مرور و کاربرد اعضای بدن در زبان انگلیسی

 

به راهنمای جامع  ما در مورد اعضای بدن به زبان انگلیسی خوش آمدید! چه تازه شروع به یادگیری زبان کرده باشید و چه به دنبال گسترش دایره لغات خود باشید، درک لغات برای قسمت های مختلف بدن ضروری است. در این مقاله طیف وسیعی از اعضای بدن را به زبان انگلیسی به شما معرفی می کنیم و نکاتی را برای استفاده صحیح از آنها ارائه می دهیم. در پایان، می‌توانید اعضای بدن خود و دیگران را با اطمینان و دقت توصیف کنید.

مرور و کاربرد اعضای بدن در زبان انگلیسی

اعضای اصلی بدن

بیایید با اساسی ترین اعضای بدن شروع کنیم. اینها کلماتی هستند که اغلب در مکالمات روزمره از آنها استفاده می کنید، بنابراین مهم است که آنها را زودتر یاد بگیرید.

  • سر Head:

قسمت بالایی بدن شامل مغز، چشم، گوش، بینی و دهان است.

  • صورت Face:

قسمت جلویی سر شامل چشم ها، بینی و دهان.

  • مو Hair:

رشته های نازک و نخ مانندی که از سطح پوست و اغلب روی سر رشد می کنند.

  • گوش Ear:

یکی از دو اندام شنوایی و تعادل که در دو طرف سر قرار دارد.

  • چشم Eye:

یکی از دو اندام بینایی که در حفره های جمجمه قرار دارد.

  • بینی Nose:

اندام بویایی و یکی از دو اندام تنفسی که در وسط صورت قرار دارد.

  • دهان Mouth:

دهانه ای که از طریق آن غذا وارد می شود و صداها ایجاد می شود که توسط لب ها احاطه شده است.

  • دندان Tooth:

یکی از مجموعه ای از ساختارهای سخت و استخوانی پوشیده شده با مینای دندان در فک اکثر مهره داران که برای گاز گرفتن و جویدن استفاده می شود.

  • زبان Tongue:

اندام عضلانی در دهان که به چشیدن، بلعیدن و صحبت کردن کمک می کند.

 

اعضای بالایی بدن

حالا بریم سراغ قسمت بالایی بدن. این اعضای بدن برای حرکت، ارتباطات و ادراک حسی مهم هستند.

  • شانه Shoulder:

قسمتی از بدن در بالای بازو که به تنه متصل است.

  • بازو Arm:

هر یک از دو اندام فوقانی بدن انسان از شانه تا دست.

  • آرنج Elbow:

مفصل بین بازو و پایین بازو.

  • مچ دست Wrist :

مفصل بین دست و ساعد.

  • دست Hand:

قسمت انتهایی بازوی انسان در زیر مچ دست که از انگشتان و شست تشکیل شده است.

  • انگشت Finger:

هر یک از چهار قسمت باریک متصل به هر دست که برای گرفتن و نگه داشتن استفاده می شود.

  • شست Thumb:

اولین انگشت کوتاه و ضخیم دست انسان که برای گرفتن و نگه داشتن استفاده می شود.

  • قفسه سینه Chest:

قسمت جلویی بدن بین گردن و شکم که شامل قلب، ریه ها و سایر اعضای بدن است.

 

اعضای پایین بدن

در ادامه نگاهی به قسمت پایین بدن می اندازیم. این اعضای بدن برای حرکت و تعادل مهم هستند.

  • ران Thigh:

قسمتی از ساق بین باسن و زانو.

  • زانو Knee:

مفصل بین ران و ساق پا.

  • مچ پا Ankle:

مفصل بین پا و ساق پا.

  • پا Foot:

پایین ترین قسمت پا که یک شخص یا حیوان روی آن می ایستد.

  • انگشت پا Toe:

هر یک از پنج رقم پا در انتهای انگشتان پا.

 

اعضای داخلی بدن

علاوه بر قسمت‌های خارجی بدن که تاکنون به آن پرداخته‌ایم، دانستن نام برخی از اندام‌های داخلی و سیستم‌های بدن نیز مهم است. در اینجا چند نمونه هستند:

  • قلب Heart:

اندام عضلانی واقع در قفسه سینه که خون را در سراسر بدن پمپاژ می کند.

  • ریه Lung:

یکی از یک جفت اندام در قفسه سینه که به ما کمک می کند نفس بکشیم.

  • مغز Brain:

اندامی درون سر که فکر، حافظه و احساس را کنترل می کند.

  • معده Stomach:

عضوی در بدن شخص یا حیوان که غذا را ذخیره و هضم می کند.

  • کبد Liver:

عضوی بزرگ و قهوه ای مایل به قرمز در بدن که به هضم غذا کمک می کند و مواد زائد را دفع می کند.

  • کلیه Kidney:

یکی از یک جفت اندام در قسمت پشتی شکم که خون را فیلتر کرده و ادرار تولید می کند.

  • روده Intestine:

لوله بلند و نازکی که از معده تا مقعد امتداد دارد و به هضم و جذب مواد مغذی کمک می کند.

 

استفاده از اعضای بدن در جملات انگلیسی

اکنون که نام اعضای مختلف بدن را به زبان انگلیسی یاد گرفتید، بیایید استفاده از آنها را در جملات تمرین کنیم. در اینجا چند نمونه هستند:

I have a headache.” (head)

She has beautiful eyes.” (eyes)

He has long arms. (arms)

I broke my arm when I fell. (arms)

She has a scar on her leg. (leg)

He hurt his ankle playing basketball. (ankle)

علاوه بر استفاده از اعضای بدن به عنوان اسم، می توانید از آنها به عنوان صفت برای توصیف افراد یا چیزها نیز استفاده کنید. مثلا:

  • She has long, blonde hair.
  • He has a deep, booming voice.
  • I have a small, slender build.

 

استفاده از اعضای بدن در اصطلاحات انگلیسی

علاوه بر معنای لغوی اعضای بدن، در بسیاری از اصطلاحات انگلیسی از آنها به صورت استعاری استفاده می شود. به عنوان مثال، سر یک چیزی مهم ترین قسمت آن است و غیره. در اینجا 10 مثال آورده شده است که نحوه استفاده از اعضای بدن در اصطلاحات را به شما نشان می دهد. یادگیری و استفاده از اعضای بدن در اصطلاحات به شما در بهبود مکالمه انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته کمک می کند.

 

  1. He is head over heels in love
  2. Two heads are better than one
  3. I did not have the heart to say no to her request.
  4. She wanted to say yes to his marriage proposal, but suddenly she had a change of heart.
  5. She is kind to anyone, I guess her heart is in the right place.
  6. Getting an unpaid internship is the best way to get your foot at the door.
  7. Last night John took us all by surprise by footing the bill in a restaurant.
  8. Though our instructor explained the concepts very well, it went over my head.
  9. When applying for a job, you should put your best foot forward.
  10. In my heart of hearts, I believe she will win the contest.

 

برای فهرست کامل اصطلاحات و عبارت انگلیسی مربوط به اعضای بدن، به لینکهای زیر مراجعه کنید:

 

جمع بندی: خلاصه ای از اعضای انگلیسی بدن

امیدواریم از یادگیری اعضای بدن به زبان انگلیسی و تمرین استفاده از آنها در جملات لذت برده باشید. با کمی تمرین، می توانید اعضای بدن خود و دیگران را با اطمینان و دقیق توصیف کنید. چه مبتدی یا یک زبان آموز پیشرفته باشید، همیشه در مورد گسترش دایره لغات خود چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود دارد. برای تمرین بیشتر و آموزش های شخصی سازی شده زبان ، به های کافه ملحق شوید . به مطالعه و تمرین ادامه دهید و در کمترین زمان به سمت پیشرفت حرکت خواهید کرد.