کاربرد و تفاوت farther و further در زبان انگلیسی

 

Farther وfurther ، این کلمات توسط  افراد بسیاری اشتباه گرفته شده و در طول سال ها به جای یکدیگر استفاده شده است.  مانند، affect و effect هر دو تقریباً یکسان هستند و  باعث سردرگمی زیادی در مورد اینکه کدام یک باید بر دیگری ترجیح داده شود، ایجاد کرده است.  به نظر می رسد که پاسخ به این سوال بسیار مبهم است.  اگر تا به حال با خودتان در مورد اینکه کدام یک از آنها را استفاده کنید بحث کرده اید و در نهایت منصرف شده اید و برای جلوگیری از خجالت با یک کلمه دیگر صحبت کرده اید، این مقاله برای شما مناسب است.

 

این واژه ها تاریخچه طولانی و پیچیده ای دارند اما از نظر ریشه شناسی از یک کلمه می آیند.  در این مقاله قصد داریم تفاوت این دو کلمه را بررسی کنیم.  ما نگاهی به راه‌ها و شکل‌های کلمات مختلف می‌اندازیم که می‌توان از هر یک از آنها استفاده کرد و نمونه‌هایی از نحوه استفاده از آنها در طول تاریخ را بیان می‌کنیم.

 

اگر می‌خواهید انگلیسی را مانند یک بومی صحبت کنید، باید به تفاوت کلمات گیج کننده پی ببرید چونکه هول کردن و ترس از کلمات گیج کننده می‌تواند بر روی یادگیری مکالمه شما تاثیر منفی بگذارد. در واقع آشنایی و استفاده درست از کلمات گیج کننده این مقاله به آموزش مکالمه انگلیسی در خانه شما کمک فراوان خواهد کرد. همچنین، مقالات ما را در مورد affect و effect، قوانین دستور زبان، نحوه آدرس دادن به نامه و موارد دیگر در های کافه بررسی کنید.

 

کاربرد و تفاوت farther و further در زبان انگلیسی

این دو کلمه، Farther و Further، قوانینی دارند که معمولاً با آنها مرتبط است، و این همان چیزی است که آنها را پیچیده می کند زیرا اگر قوانینی وجود نداشت، مردم فقط از آنها استفاده می کردند و هیچ کس سعی نمی کرد آنها را اصلاح کند.  اگر نگران اشتباه کردن هستید، ساده ترین قوانینی که باید برای هر یک از آنها رعایت کنید عبارتند از:

 

  • Farther: فقط زمانی که به یک فاصله فیزیکی یا نمادین اشاره می کنید، از دورتر استفاده کنید.

 

○The restaurant is farther away than it says on the GPS.

 

رستوران دورتر از آن چیزی است که روی جی پی اس می گوید.  (farther = فاصله فیزیکی بیشتر)

 

○ I don’t want to take it any farther than this. (farther = a greater figurative distance)

 

من نمی خواهم آن را از این دورتر ببرم.  (farther = فاصله تصویری بیشتر)

 

  • Further: فقط زمانی که به معنای «additional» یا «more» است، بیشتر استفاده کنید.

 

○The problem requires further assistance.

 

مشکل نیاز به کمک بیشتری دارد.  ( further= کمک بیشتر)

 

○We will keep you updated if any further charges are incurred (further = more/ additional charges)

 

در صورت اعمال هزینه های بیشتر (further = more / هزینه های اضافی) شما را به روز خواهیم کرد

 

پایبندی به این دو قانون باید شما را در امان نگه دارد و و اعتماد به نفس شما را در صحبت کردن به زبان انگلیسی افزایش می دهد..

 

«Farther» و «further» ممکن است کلمه «far» را به ذهن بیاورند.  درک دلیل آن آسان است؛  شما در واقع می توانید کلمه “far” را در “farther” ببینید و بشنوید، اما هیچ یک از این کلمات در واقع به “far” مرتبط نیستند. برخلاف تفاوت بین affect و effect، که ریشه‌های ریشه‌شناختی متفاوتی در لاتین دارند، علیرغم اینکه شکل‌های فعلی آن‌ها شبیه به نظر می‌آیند، farther و further با کلمه انگلیسی «forth» مانند «back and forth» و «forthcoming» مرتبط است. آنها همچنین به انگلیسی قدیمی “furthor”، “furthra” و “fyrthrian” متصل هستند.

 

اگر قبلاً در مورد بخش های مختلف گفتار از کلاس های پیشرفته انگلیسی خود می دانید، ممکن است تعجب کنید که چگونه می توان از آنها در یک جمله استفاده کرد.  مانند هر دو effect یا affect و  farther و further به عنوان دسته های مختلف کلمه استفاده می شود.

 

Farther در مقابل Further: به عنوان صفت

 

  • Farther

 

○ Mom told us never to go to the farther side of the city.

 

مامان به ما گفت هرگز به آن طرف شهر نرویم.

 

○I could see the smoke rising from the farther hills.

 

می توانستم دود را ببینم که از تپه های دورتر بلند می شود.

 

  • Further

 

○Any further delays on the orders will surely annoy the customers.

 

هر گونه تاخیر بیشتر در سفارشات مطمئناً مشتریان را آزار خواهد داد.

 

○Further deposits will be subjected to interest.

 

○ سپرده های بیشتر شامل بهره خواهد بود.

 

Farther vs Further: به عنوان فعل

Farther شکل فعل ندارد، به خصوص وقتی صحبت از استفاده امروزی آن می شود.  این یکی از معدود مواردی است که نمی توانید بدون سردرگمی  farther و further  را با هم مربوط کنید.  به عبارت دیگر، می‌توانید چیزی را «further» کنید، اما نمی‌توانید آن را «farther» کنید.

 

  • Further

 

○I need more funding in order to further my research.

 

برای ادامه تحقیقاتم به بودجه بیشتری نیاز دارم.

 

○My goal for this year is to further my weight loss progress.

 

هدف من برای امسال پیشرفت بیشتر در کاهش وزن است.

 

Farther و  Further: به عنوان قید

 

  • Farther

 

○ I live farther away from the office than you do.

 

من از شما دورتر از اداره زندگی می کنم.

 

○ He ran farther than anyone else on the team.

 

او بیش از هر کس دیگری در تیم دوید.

 

  • Further

 

○Further testing can ensure more consistent results

 

آزمایش‌های بیشتر می‌تواند نتایج ثابت‌تری را تضمین کند

 

○ He pushed further until he was out of strength.

 

او بیشتر فشار آورد تا اینکه قدرتش تمام شد.

 

علاوه بر قوانینی که در ابتدا به شما معرفی کردیم، متوجه خواهید شد که قید far نیز اغلب توسط افراد بومی برای نشان دادن فاصله استفاده می شود. به خاطر داشته باشید که ممکن است برخی افراد با انتخاب کلمات شما مخالف باشند.  این قانون «distance در مقابل more» می‌تواند در بسیاری از موقعیت‌ها کمی مبهم باشد، این دلیل دیگری است که چرا آنها معمولا با هم عوض می‌شوند.  مثلا:

 

  • We decided to drill further for well water.

 

تصمیم گرفتیم برای آب چاه بیشتر حفاری کنیم.  (زمینه می تواند به معنای حفاری بیشتر، حفاری مسافت بیشتر یا هر دو به طور همزمان باشد)

 

  • Pursuing this any further will not help us achieve our goal.

 

پیگیری بیشتر این موضوع به ما در رسیدن به هدفمان کمک نمی کند.  (دنبال کردن به معنای حرکت است، می تواند به معنای دنبال کردن فاصله نمادین بیشتر باشد، همچنین می تواند به معنای بیشتر یا ادامه دنبال کردن یا هر دو به طور همزمان باشد)

 

 Farther در مقابل Further : نمونه هایی از تاریخ

 

از نظر تاریخی، این دو واژه‌ای که در بالا ذکر شد، برای صدها سال سابقه پیچیده‌ای داشته است. از بین این دو، «further » اول بود در حالی که «farther» بعداً به عنوان یک تغییر در انگلیسی میانه از آن نشات گرفت. “Further” همیشه بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است،.

 

در بسیاری از تاریخچه آنها، کلمات به جای یکدیگر استفاده شده اند، و قوانین “distance  درمقابل more” را که در بالا مورد بحث قرار گرفت را زیر پا می گذارند.

 

برای مثال:

 

  • He became aware that Mr. Jackson was clearing his throat preparatory to farther revelations. — Edith Wharton, The Age of Innocence, 1920 (farther = more revelations)

 

او متوجه شد که آقای جکسون در حال صاف کردن گلوی خود برای افشاگری های بیشتر است.  – ادیت وارتون، عصر بی گناهی، 1920 (farther = مکاشفه های بیشتر)

 

  • Gatsby believed in the green light, the orgastic future that year by year recedes before us. It eluded us then, but that’s no matter—tomorrow we will run faster, stretch out our arms farther… — F. Scott Fitzgerald, The Great Gatsby, 1925 (farther = symbolically stretching arms more/to a greater extent)

 

گتسبی به چراغ سبز اعتقاد داشت، آینده ارگاستیکی که سال به سال  در پیش روی ما کاهش می‌یابد.  آن موقع از ما دور شد، اما این مهم نیست – فردا سریع‌تر خواهیم دوید، دست‌هایمان را دورتر دراز خواهیم کرد… – F. Scott Fitzgerald، The Great Gatsby، 1925 (بیشتر farther) = به طور نمادین بازوها را بیشتر دراز می‌کنیم/به میزان بیشتری)

 

  • ”Well,” he began, without any further greeting…. — Katherine Anne Porter, Ladies’ Home Journal, Aug. 1971 (further = more/any additional greeting)

 

او بدون سلام و احوالپرسی شروع کرد: خب.  – کاترین آن پورتر، مجله خانگی بانوان، آگوست 1971 (further= more بدون هرگونه تبریک اضافی)

 

  • The Russian artillery fire and bombs are reaching further into the southern sections of the city. — Alessandra Stanley, New York Times, 17 Jan. 1995 (further = a greater physical distance into sections of the city)

 

آتش توپخانه و بمب های روسیه بیشتر به بخش های جنوبی شهر می رسد.  – الساندرا استنلی، نیویورک تایمز، 17 ژانویه 1995 (further = فاصله فیزیکی بیشتر در بخش‌هایی از شهر)

 

  • The town, such as it is, is one of those Northwest places that look like the outskirts of somewhere bigger, further down the road, but turn out to be all there is. — Jonathan Raban, New York Review of Books, 26 Mar. 2009 (further = a greater physical distance down the road)

 

این شهر، مانند آنچه هست، یکی از آن مکان‌های شمال غربی است که به نظر می‌رسد حومه جایی بزرگ‌تر، پایین‌تر از جاده، اما به نظر می‌رسد که همه چیز وجود دارد.  – جاناتان رابان، نقد کتاب نیویورک، 26 مارس 2009*(further) = فاصله فیزیکی بیشتر در جاده)

 

  • Neptune, first discovered in 1846, is nearly four times wider than Earth and 30 times farther from the sun than our planet. — Joseph Pisani, WSJ, 22 Sep. 2022 (farther = greater distance)

 

نپتون که برای اولین بار در سال 1846 کشف شد، تقریبا چهار برابر پهنای زمین و 30 برابر دورتر از خورشید از سیاره ما است.  — جوزف پیسانی، WSJ، 22 سپتامبر 2022 (farther = فاصله بیشتر)

 

  • While both plane makers are about equally behind on deliveries, Boeing is further behind on producing new 737 MAX jets than Airbus is with its comparable single-aisle aircraft, according to Mr. Morris at Cirium. — Andrew Tangel, WSJ, 3 Oct. 2022 (further = a greater metaphorical distance on production)

 

به گفته آقای موریس در سیریوم، در حالی که هر دو سازنده هواپیما تقریباً به یک اندازه از تحویل عقب هستند، بوئینگ در تولید جت های جدید 737 MAX بیشتر از ایرباس با هواپیماهای تک راهرو مشابه خود عقب است.  – اندرو تانگل، WSJ، 3 اکتبر 2022 (further) = فاصله استعاری بیشتر در تولید)

 

کلمات گیج کننده دیگر با معانی و کاربردهای متفاوت

 

به دلیل صداهای مشابه چندین کلمه گیج کننده مختلف در انگلیسی، ممکن است بتوانید فراموش کنید کدام کلمه کدام است، زیرا مردم وقتی تند یا با لهجه صحبت می کنند، نمی توانند بین آنها تمایز قائل شوند و به نوعی ناهماهنگی در گفتار   منجر میشود.  اما نوشتن مشکلات بزرگتری دارد.  املای اشتباه هنگام خواندن متن به صورت بصری برای افراد ظاهر می شود.

 

اگر تا به حال پیامی ارسال کرده اید که «Cheers too you»یا «That’s to much»، یا نظری مانند «Happy Birthday too you» گذاشته اید. پس بیایید در مورد چند  کلمه دیگر مانند تفاوت بین to یا too صحبت کنیم.

 

کاربرد و تفاوت to و too در زبان انگلیسی

To: این کلمه می تواند جهت یا حدود چیزی را بیان کند، خواه به یک شی، شخص، مکان، زمان یا عدد خاص اشاره کند.  همچنین گاهی اوقات با ریشه یا شکل ریشه ای یک فعل استفاده می شود، به ویژه هنگامی که بعد از افعال مانندwant, need, like, or love) ظاهر می شود.  مثلا:

 

○ Happy birthday to you! (expresses the direction towards the direct object “you”)

 

تولدت مبارک!  (جهت را به سمت هدف مستقیم “شما” بیان می کند)

 

○ From Monday to Friday, I work from 9 a.m. to 5 p.m. (expresses temporal directions and limits, meaning from Monday “until” Friday, from 9 a.m. “until” 5 p.m.)

 

از دوشنبه تا جمعه از ساعت 9 صبح تا 5 بعد از ظهر کار می کنم.  (جهت ها و محدودیت های زمانی را بیان می کند، یعنی از دوشنبه «تا» جمعه، از ساعت 9 صبح «تا» 5 بعد از ظهر)

 

○ I would love to go out for coffee with you sometime. (paired with the radical verb “go”)

 

دوست دارم یه وقتایی باهات قهوه بخورم  (همراه با فعل«رفتن»)

 

To be fair to him, I think he did a good job. (first use is paired with the radical verb “be”, the second use expresses direction towards the pronoun “him”)

 

اگر منصفانه با او رفتار کنم، فکر می کنم او کار خوبی انجام داد.  (کاربرد اول با فعل رادیکال “be” جفت می شود، کاربرد دوم جهت ضمیر “him” را بیان می کند)

 

Too: این کلمه به معنای «اضافه» یا «همچنین» به کار می رود.  همچنین می توان از آن برای نشان دادن اینکه چیزی از درجه یا مقدار مطلوب یا مجاز فراتر رفته است استفاده کرد.  مثلا:

 

○ Happy birthday too, you! (unlike with the first example using “to”, in this one, too = “in addition” or “also”, implies the greeting is responding or adding to something else like a previous greeting)

 

تولدت مبارک!  (برخلاف مثال اول که از “to” استفاده می کند، در این مورد نیز = “addition” یا “also” نشان می دهد که سلام در حال پاسخ دادن است یا به چیز دیگری مانند سلام قبلی اضافه می کند)

 

○ On weekdays, I work too much! (too = exceeding the desired amount of work)

 

در روزهای هفته، من بیش از حد کار می کنم!  (too= بیش از مقدار کار مورد نظر)

 

کاربرد و تفاوت effect و affect در زبان انگلیسی

Affect: این کلمه به معنای عمل کردن یا ایجاد تأثیر یا تغییر یا تحت تأثیر قرار دادن ذهن یا به حرکت درآوردن احساسات شخصی است.  مثلا:

 

○Using salt can affect the taste of the meat. (affect = change)

 

استفاده از نمک می تواند بر طعم گوشت تاثیر بگذارد.  (affect = تغییر)

 

○ The documentary’s story really affected me. (affect = moved the feelings)

 

داستان مستند واقعاً روی من تأثیر گذاشت.  (affect= احساسات را جابجا کرد)

 

Effect: این کلمه به معنای چیزی است که توسط عامل یا علت ایجاد می شود.  هنگامی که به عنوان یک فعل استفاده می شود، می تواند به معنای ایجاد یک اثر یا ایجاد تغییر یا انجام دادن باشد.

 

○ The effects of the medicine are making me want to lie down. (effects = something that is produced by the medicine)

 

اثرات دارو باعث می شود که بخواهم دراز بکشم.  (effects= چیزی که توسط دارو تولید می شود)

 

○ The government has finally effected change to the terrible traffic jams in the city. (effect = accomplish change/make change happen)

 

دولت بالاخره تغییری در گره های ترافیکی وحشتناک در شهر ایجاد کرد.  (effect= انجام تغییر / ایجاد تغییر)

 

بیایید یک قدم farther / further برویم!

به زودی قادر خواهید بود به‌ طور غریزی تفاوت‌های farther و further را با وجود سردرگمی اولیه که ممکن است ایجاد کرده باشند، درک کنید.  با تمرین منظم خواندن و نوشتن و کمک معلمان انگلیسی شگفت انگیز ما در های کافه، می توانید در کمترین زمان به آنها مسلط شوید.

 

اکنون که می‌دانید بسیاری از نویسندگان در گذشته چقدر از farther و further استفاده کرده‌اند، می‌توانید کمی آرامش داشته باشید وقتی در معمایی قرار گرفتید که کدام کلمات را انتخاب کنید. همچنین زبان انگلیسی دارای کلمات زیادی با معانی متعدد است، بنابراین حتما مقاله ما را در این مورد بررسی کنید.

fr-article-ad-3b