Meaning and usage of write word
What is definition, meaning and usage of word write

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Write به فارسی با مثالهای کاربردی

شخصی که می نویسد این کار را با خودکار یا مداد در دست انجام می دهد.

این یک فعل مهم است که می تواند برای موقعیت های مختلف استفاده شود. نامنظم است، بنابراین به نحوه تغییر آن دقت کنید:

ساده گذشته فعل ماضی فاعل
write

نوشتن

wrote

نوشت

written

نوشته شده است

writing

نوشتن

  1. Mary writes for a newspaper. (She’s a journalist.)
  2. She used to write for a magazine. (This was a job she had in the past.)
  3. Bob wrote a list of things he needed from the store.
  4. John Updike wrote an interesting series of books about a man named “Rabbit.”
  5. The teacher has written a list of vocabulary words on the board.
  6. Have you written any letters recently?
  7. What are you writing? (This question is in the present continuous tense.)
  8. Write me when you get a chance. (Send me a letter or an email.)
  1. مریم برای یک روزنامه می نویسد. (او یک روزنامه نگار است.)
  2. او برای یک مجله می نوشت. (این شغلی بود که او در گذشته داشت.)
  3. باب لیستی از چیزهایی که نیاز داشت از فروشگاه نوشت.
  4. جان آپدایک یک سری کتاب جالب درباره مردی به نام «خرگوش» نوشت.
  5. معلم فهرستی از لغات واژگان را روی تخته نوشته است.
  6. آیا اخیرا نامه ای نوشته اید؟
  7. چی مینویسی؟ (این سوال در زمان حال استمراری است.)
  8. هر وقت فرصت کردی برام بنویس (برای من نامه یا ایمیل بفرستید.)

 

در این جملات و سؤالات، کلمه writing یک جرون است. به یاد داشته باشید که حروف ها به گونه ای عمل می کنند که شبیه به یک اسم است، اما عقاید همیشه مفرد هستند:

  1. Writing in English is difficult and requires a lot of practice.
  2. Justin is working on his writing.
  3. Do you like writing?
  4. Thanks for writing to me.
  1. نوشتن به زبان انگلیسی دشوار است و نیاز به تمرین زیادی دارد.
  2. جاستین در حال کار بر روی نوشتن خود است.
  3. آیا نوشتن را دوست دارید؟
  4. ممنون که برام نوشتی

 

هنگامی که به عنوان یک صفت استفاده می شود، می توانید از فعل ماضی، “written” از زمان حال، “writing” استفاده کنید.

  1. He works as a writing instructor.
  2. You have to take a written test before you get your driver’s license.
  3. Written memos are almost never used at our company. Everyone uses email instead.
  4. She has a beautiful writing style. (She expresses her ideas beautifully.)
  1. او به عنوان مربی نویسندگی کار می کند.
  2. قبل از گرفتن گواهینامه رانندگی باید در آزمون کتبی شرکت کنید.
  3. یادداشت های کتبی تقریباً هرگز در شرکت ما استفاده نمی شوند. همه به جای آن از ایمیل استفاده می کنند.
  4. او سبک نوشتاری زیبایی دارد. (او عقاید خود را به زیبایی بیان می کند.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.