بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Wise به فارسی با مثالهای کاربردی
از صفت wise «عاقلانه» برای توصیف شخصی استفاده کنید که از طریق تجربه در مورد جهان دانش کسب کرده است. کلمه “wise” با کلمه “smart” متفاوت است، با این حال، این دو کلمه ممکن است به طور مشابه استفاده شوند.
- He was wise not to do that. (He was smart not to do that.)
- A wise old man gave me some very good advice.
- Valentina was wise to invest her money in that company 20 years ago. Now she’s rich.
- You should try to make wise choices when buying food.
- Eating asparagus instead of greasy french fries is a wise choice.
- He’s not too wise.
- That’s not a very wise thing to do.
- That’s not very wise.
- If you were wise, you’d stay in college and not drop out.
- او عاقل بود که این کار را نکند. (او باهوش بود که این کار را نکرد.)
- پیرمرد خردمندی نصیحت بسیار خوبی به من کرد.
- والنتینا عاقلانه بود که 20 سال پیش پول خود را در آن شرکت سرمایه گذاری کرد. حالا او ثروتمند است
- هنگام خرید غذا باید سعی کنید انتخاب های عاقلانه ای داشته باشید.
- خوردن مارچوبه به جای سیب زمینی سرخ کرده چرب انتخاب عاقلانه ای است.
- او خیلی عاقل نیست
- این کار خیلی عاقلانه ای نیست.
- این خیلی عاقلانه نیست
- اگر عاقل بودید، در دانشگاه میمانید و ترک تحصیل نمیکردید.
این کلمه ممکن است با کنایه به کار رود. (معنای مورد نظر گوینده برعکس wise است.)
- Oh, that was wise.
- Wise move.
- Okay, wise guy. What’s your idea if you don’t like mine?
- اوه عاقلانه بود
- حرکت عاقلانه
- باشه پسر عاقل اگر نظر من را دوست ندارید، چه ایده ای دارید؟
کلمه “wise” اغلب در گفتار محاوره ای یافت می شود:
- Stop being such a wise guy. (Stop being a jerk or stop making critical comments.)
- The students were making wise cracks behind the teacher’s back. (wise crack = joke)
- Stop making wise cracks.
- دست از این آدم عاقل بودن بردارید (دست از احمق بودن بردارید یا از اظهار نظر انتقادی خودداری کنید.)
- دانش آموزان پشت سر معلم شکاف های عاقلانه ای ایجاد می کردند. (کرک عاقلانه = شوخی)
- از ایجاد شکاف های عاقلانه دست بردارید.
کلمه “wisely” یک قید است:
- We wisely avoided the crowds by shopping early.
- She invests her money wisely.
- ما عاقلانه با خرید زودهنگام از شلوغی پرهیز کردیم.
- او پول خود را عاقلانه سرمایه گذاری می کند.
به عنوان یک اسم، این کلمه به wisdom “حکمت” تبدیل می شود.
- Wisdom is gained though experience.
- Her wisdom on this subject is greatly respected.
- Owls are associated with wisdom.
- عقل با تجربه به دست می آید.
- خرد او در این موضوع بسیار مورد احترام است.
- جغدها با خرد مرتبط هستند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.