بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Furious به فارسی با مثالهای کاربردی
To be furious این است که بسیار عصبانی یا بسیار خشن باشید.
- The man became furious when he found a big dent in the side of his car.
- The mother’s lack of responsibility or concern shown for her son’s behavior made the store manager furious.
- City residents are furious about a recent tax increase.
- This makes me furious!
- I’m absolutely furious!
- Furious winds and rain are bearing down on Florida at this very moment.
- مرد زمانی که یک فرورفتگی بزرگ در کنار ماشینش پیدا کرد عصبانی شد.
- عدم مسئولیت یا نگرانی مادر نسبت به رفتار پسرش، مدیر فروشگاه را عصبانی کرد.
- ساکنان شهر از افزایش مالیات اخیر خشمگین هستند.
- این من را عصبانی می کند!
- من کاملا عصبانی هستم!
- بادهای خشمگین و باران در همین لحظه فلوریدا را در بر گرفته است.
کلمه “Furiously” یک قید است:
- A man was furiously attacked and beaten by a group of teenagers.
- Vanessa shouted furiously at the police to stop them from harming her boyfriend.
- Employees of the company worked furiously overnight to get their work completed.
- A tornado furiously lashed several houses and completely destroyed them.
- مردی مورد حمله خشمگینانه گروهی از نوجوانان قرار گرفت و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
- ونسا با عصبانیت بر سر پلیس فریاد زد تا از آسیب رساندن به دوست پسرش جلوگیری کند.
- کارمندان شرکت یک شبه با عصبانیت کار کردند تا کار خود را تکمیل کنند.
- یک گردباد شدیداً چندین خانه را درنوردید و آنها را کاملاً ویران کرد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.