بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Ability به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه‌ی «ability» یک اسم است که به مهارت‌هایی که یک فرد دارد اشاره دارد. یعنی اینکه او چه کارهایی می‌تواند انجام دهد. این واژه با کلمه‌ی «able» (توانا) مرتبط است.
Describe your abilities.
توانایی‌های خود را توصیف کن
She was hired for her abilities.
او بخاطر توانایی‌هایش استخدام شد
Tom has the ability to play music by ear.
تام توانایی نواختن موسیقی از طریق گوش را دارد.
The ability to speak two different languages well is a great accomplishment.
توانایی صحبت کردن روان به دو زبان مختلف، یک دستاورد بزرگ است.
What does the coach think about Jose’s ability to play soccer after his injury?
نظر مربی در مورد توانایی خوزه در بازی فوتبال پس از مصدومیتش چیست؟
The President is widely admired for his ability to manage a crisis.
رئیس جمهور به دلیل توانایی‌اش در مدیریت بحران، مورد تحسین گسترده قرار گرفته است.
Sandra lacks the ability to sing well. (She’s not good at singing.)
ساندرا توانایی خوب آواز خواندن را ندارد. (او در آواز خواندن خوب نیست)
They have no ability to pay their bills this month.
آنها توانایی پرداخت قبوض این ماه خود را ندارند.
His inability to get to work on time is the reason why he was fired. (Use the prefix “in” to negate this word.)
ناتوانی او در رسیدن به موقع به محل کار دلیل اخراجش است. (برای منفی کردن این کلمه از پیشوند «in» استفاده کنید.)
The company was criticized for its inability to fix the problem.
این شرکت به دلیل ناتوانی در رفع مشکل مورد انتقاد قرار گرفت.
If you don’t have the ability to lift heavy objects, you can’t become a firefighter.
اگر توانایی بلند کردن اجسام سنگین را ندارید، نمی‌توانید آتش‌نشان شوید.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.
fr-article-ad-3b