Meaning and usage of nudge word
What is definition, meaning and usage of word nudge

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Nudge به فارسی با مثالهای کاربردی

To nudge something برای حرکت دادن آن است. شما همچنین می توانید یک شخص را تلنگر بزنید.

  1. The cat nudged the plate and it fell to the floor.
  2. Give the machine a nudge and it’ll start working again.
  3. You’ve got to give it a nudge. (This expression is often used with machines when they don’t work.)
  4. The line of people waiting at airport security nudged slowly forward.
  5. My dog nudges me with her head when she wants attention.
  6. Sarah’s parents nudged her towards college. She was thinking about entering the military.
  1. گربه بشقاب را تکان داد و روی زمین افتاد.
  2. به دستگاه ضربه بزنید و دوباره شروع به کار می کند.
  3. شما باید به آن ضربه بزنید. (این عبارت اغلب در زمانی که ماشین‌ها کار نمی‌کنند استفاده می‌شود.)
  4. صف افرادی که در نگهبانی فرودگاه منتظر بودند به آرامی به جلو حرکت کردند.
  5. سگ من وقتی می خواهد توجه کند با سرش به من تکان می دهد.
  6. والدین سارا او را به سمت دانشگاه سوق دادند. او در فکر ورود به سربازی بود.

 

اگر چیزی به‌رغم تلاش و نیروی زیادی که به شیء وارد می‌شود، اصلاً حرکت نمی‌کند، اغلب به جای «nudge» از فعل «budge» استفاده می‌کنیم. همچنین توجه داشته باشید که “budge” معمولاً با یک کلمه منفی استفاده می شود:

  1. The car won’t budge.
  2. This rusty nut won’t budge.
  3. The members of Congress opposed to the legislation won’t budge. They refuse to change their position.
  4. They never budge when it comes to spending.
  1. ماشین تکان نمی خورد
  2. این مهره زنگ زده تکان نمی خورد.
  3. اعضای کنگره مخالف این قانون تسلیم نخواهند شد. آنها از تغییر موضع خودداری می کنند.
  4. آنها هرگز در مورد خرج کردن تکان نمی‌خورند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b