Idioms on People are Liquid

 

این درس 12 از Idiom Part 1 است. هر اصطلاح با تعریف و مثال هایی دنبال می شود. پس از یادگیری آنها می توانید در مکالمه روزانه خود از آنها استفاده کنید.

 

درس قبلی اصطلاحات انگلیسی

در درس قبلی اصطلاحات انگلیسی ما، به شرح زیر پرداختیم:

اصطلاحات مربوط به Organizations

 

  اصطلاحات انگلیسی درس 12

 

1- Teeming with= مملو از

The whole area around the stadium is Teeming with people.

کل فضای اطراف استادیوم مملو از جمعیت بود.

 

2- A ripple of laughter= موجی از

Because of Emma’s joke, there was a ripple of laughter across the room.

به خاطر جوکی که اما گفت موجی از خنده در اتاق به راه افتاد.

 

3- Surge= جوش و خروش

I heard shouting and there was a sudden surge in the crowd.

صدای داد شنیدم و ناگهان تمام جمعیت به جوش و خروش افتاد.

 

4- Make a splash= جلب توجه کردن

He has already made a splash in New York for his design of the store interior.

همین الانش هم در نیویورک به خاطر طراحی داخلی فروشگاه‌، توجه ها را به خودش جلب کرده.

 

5- Go with the flow=آرام باشید و یک موقعیت را بپذیرید، نه اینکه بخواهید آن را تغییر دهید یا کنترل کنید.

Just relax and go with the flow!

راحت باش و همرنگ جماعت شو

 

6- A stream of people= فوج فوج

There’s a constant stream of people coming in and the stadium starts to fill up.

مردم فوج فوج وارد می‌شدند و ورزشگاه داشت پر می‌شد.

 

7- A sea of faces= تعداد زیادی چهره

He scanned the sea of faces in the audience and spotted only a handful of black people.

او چهره‌ها را در خیل جمعیت را بررسی کرد و فقط چندتا سیاه‌پوست بیشتر ندید.

 

8- Stem the tide= جلوی افزایش چیزی را گرفتن

We have to do something to stem the tide of violence.

باید جلوی افزایش خشونت را بگیریم.

 

9- Pour/flood in= به جایی سرازیر شدن

Everybody pours/floods in fifteen minutes before the game starts.

همه پانزده دقیقه قبل از شروع بازی به داخل ورزشگاه سرازیر شدند.

 

10- Overflowing= پر از، لبریز از

The local pubs are overflowing with people having their drinks outside on the pavement

بار‌های محلی لبریز از جمعیتی است که نوشیدنی‌هایشان را در پیاده رو می‌نوشند.

 

11- Trickle in= کم کم به جایی وارد شدن

I go into the stadium early and watch people slowly trickling in. 

من زود به استادیوم رفتم و دیدم که مردم کم‌کم وارد می‌شدند.

 

 

درس بعدی اصطلاحات انگلیسی

در درس بعدی اصطلاحات انگلیسی ما، به شرح زیر می پردازیم:

اصطلاحات مربوط به Animals

 

اصطلاحات مرتبط

در اینجا لیست اصطلاحات مربوط به این درس آمده است.

 

تمام اصطلاحات قسمت ۱

اگر می‌خواهید تمام درس‌هایی را که در اصطلاحات قسمت ۱ های کافه پوشش داده شده‌اند، بررسی کنید، می‌توانید از صفحه اصطلاحات رایج انگلیسی در مکالمه با معنی – قسمت 1 دیدن کنید.

 

منابع برای تسلط بر زبان انگلیسی

برای دسترسی به تمام دروس مربوط به عبارات، جملات، اصطلاحات، ضرب المثل ها، زبان عامیانه و کلمات انگلیسی، می توانید از صفحه یادگیری و تسلط به زبان انگلیسی ما دیدن کنید.