weather mood

 

این درس 7 از Idiom Part 1 است. هر اصطلاح با تعریف و مثال هایی دنبال می شود. پس از یادگیری آنها می توانید در مکالمه روزانه خود از آنها استفاده کنید.

 

درس قبلی اصطلاحات انگلیسی

در درس قبلی اصطلاحات انگلیسی ما، به شرح زیر پرداختیم:

اصطلاحات مربوط به Company

 

  اصطلاحات انگلیسی درس 7

 

1- Storming in= با عصبانیت وارد شدن

It was obvious that Charles was angry. He came storming into the room

مشخص بود که چارلز عصبانیه. اون با خشم وارد اتاق شد.

 

2- To be under a cloud= لطمه خوردن به آبرو و اعتبار شخص به علت انجام اشتباه.

Matilda left under a cloud. Someone found out that she had been stealing from the company.

ماتیلدا امروز با بی‌اعتباری از شرکت رفت. یک نفر فهمیده بود که از شرکت دزدی می‌کنه.

 

3- Breezing in= با آرامش و اعتماد به‌نفس وارد جایی شدن

Peter breezed in the house this morning because Mary had said yes to his proposal.

پیتر امروز آروم و با اعتماد به نفس وارد خونه شد چون مری به خواستگاری‌ش جواب مثبت داده بود.

 

4- a warm welcome= خوشامدگویی دوستانه، استقبال گرم

We were given a warm welcome in my friend’s house.

تو خونه دوستم از ما به گرمی استقبال کردن.

 

5- To be frosty= به سردی رفتار کردن

Sebastian gave the new student a frosty look.

سباستین به دانش‌آموز جدید نگاه سردی انداخت.

 

6- Looking gloomy= غمگین بودن

Her boss kept asking why she was looking so gloomy last week.

رئیس اون مرتب ازش می‌پرسید که چرا هفته پیش غمگین به‌نظر می‌رسیده.

 

7- To be hazy= گیج شدن

My grandfather was all hazy when he wanted to use a smartphone.

پدربزرگم وقتی می‌خواست از گوشی همراه استفاده کنه حسابی گیج میشد.

 

8- To brighten up=  خوشحال‌تر یا امیدوارتر شدن

She will soon brighten up when I tell her about our trip to London.

وقتی بهش بگم قراره برای سفر بریم لندن زود خوشحال میشه.

 

9- Under the weather= احساس بیماری یا ناخوشی کردن

Today I am feeling a bit under the weather, I guess it is an allergy.

امروز یه خورده ناخوش هستم، فکر کنم آلرژیه.

 

10- To be a shower= تنبل یا خنگ بودن

My students never do their homework. They really are a shower!

دانش‌آموز‌های من هیچ‌وقت تکالیف‌شون رو انجام نمی‌دن. واقعا تنبل هستن.

 

11- To warm Up= خوشایند شدن چیزی یا به اصطلاح گرم شدن

The Party soon warmed up when Alex arrived.

وقتی الکس رسید مهمونی سریع گرم شد.

 

نکته: «گرم کردن کسی یا چیزی to warm sb or sth up» یعنی تمرین کردن برای ایجاد آمادگی برای آنچه که تلاش بسیاری لازم دارد. مثلا، «مربی داشت بازیکنان فوتبال را با کمی نرمش گرم می‌کرد.» یا «میتونی غذایی که از دیروز باقی مونده رو بذاری تو مایکروویو و گرم کنی.»

 

 

درس بعدی اصطلاحات انگلیسی

در درس بعدی اصطلاحات انگلیسی ما، به شرح زیر می پردازیم:

اصطلاحات مربوط به Office

 

اصطلاحات مرتبط

در اینجا لیست اصطلاحات مربوط به این درس آمده است.

 

تمام اصطلاحات قسمت ۱

اگر می‌خواهید تمام درس‌هایی را که در اصطلاحات قسمت ۱ های کافه پوشش داده شده‌اند، بررسی کنید، می‌توانید از صفحه اصطلاحات رایج انگلیسی در مکالمه با معنی – قسمت 1 دیدن کنید.

 

منابع برای تسلط بر زبان انگلیسی

برای دسترسی به تمام دروس مربوط به عبارات، جملات، اصطلاحات، ضرب المثل ها، زبان عامیانه و کلمات انگلیسی، می توانید از صفحه یادگیری و تسلط به زبان انگلیسی ما دیدن کنید.