نکات و اصطلاحات انگلیسی برای صحبت درباره اتفاقات در گذشته
هنگام یادگیری صحبت در مورد گذشته به زبان انگلیسی، استفاده از افعال صحیح، عبارات زمانی و رابطها برای انتقال مؤثر تجربیاتتان مهم است. با تسلط بر این ابزارهای ضروری، میتوانید صحبت کردن در مورد گذشته به زبان انگلیسی را یاد بگیرید تا بتوانید داستان زندگی خود را با وضوح و انسجام به اشتراک بگذارید.
درس نکات مکالمه قبلی
نکات مکالمه-
چگونه در مورد گذشته به زبان انگلیسی صحبت کنیم
از این نکات برای کمک به صحبت در مورد گذشته به زبان انگلیسی استفاده کنید.
متولد
به یاد داشته باشید که از شکل گذشته فعل “to be” با “born” استفاده کنید:
- I was born
- You were born
- He was born
- We were born
- They were born
- من متولد شدم
- تو متولد شدی
- او متولد شد
- ما متولد شدیم
- آنها متولد شدند
مثالها
- I was born … (in 2003)
- He was born … (ten years ago)
- They were born … (in Paris / in hospital / at home)
- من متولد شدم … (در سال ۲۰۰۳)
- او متولد شد … (ده سال پیش)
- آنها متولد شدند … (در پاریس / در بیمارستان / در خانه)
عبارات زمانی
- For the first five years of my life, we lived in a cottage. Then, we moved to the city and everything changed.
- I learned to read when I was 4! In total, I attended school for 10 years.
- In 2010, I landed my first job as a software engineer.
- پنج سال اول زندگیام را در یک کلبه زندگی کردیم. سپس به شهر نقل مکان کردیم و همه چیز تغییر کرد.
- من خواندن را در ۴ سالگی یاد گرفتم! در مجموع، ۱۰ سال به مدرسه رفتم.
- در سال ۲۰۱۰، اولین شغلم را به عنوان مهندس نرمافزار به دست آوردم.
احساسات، عواطف و حالات
از فعل to be برای صحبت در مورد احساسات در گذشته استفاده کنید.
Despite being broke, we were always laughing and having fun.
با وجود اینکه ورشکسته بودیم، همیشه میخندیدیم و خوش میگذراندیم.
همچنین میتوانید از «feel» (در زمان گذشته «felt») استفاده کنید، اما این کمتر رایج است.
I felt utterly worried when I moved to a new city.
وقتی به شهر جدیدی نقل مکان کردم، کاملاً نگران بودم.
برای صحبت در مورد شغلها از was یا were استفاده کنید.
My grandfather was a skilled carpenter.
پدربزرگم نجار ماهری بود.
همچنین میتوانید از worked as a /an «کار کردن به عنوان یک / یک» استفاده کنید:
He worked as a chef at a fancy restaurant.
او به عنوان سرآشپز در یک رستوران مجلل کار میکرد.
برای صحبت در مورد تعداد یا مقدار چیزی، از «there was» یا «there were» استفاده کنید.
- There were always so many books in our house!
- There were many interesting places to visit.
- There was smoke all over the house when I entered.
- همیشه کتابهای زیادی در خانه ما وجود داشت!
- مکانهای جالب زیادی برای بازدید وجود داشت.
- وقتی وارد شدم، دود همه جای خانه را فرا گرفته بود.
افعال دشوار
مراقب نحوه استفاده از این افعال باشید:
شروع کردن= to start
شما فقط یک بار چیزی را شروع میکنید.
- I started learning to code back in 2018.
- I started college three years ago.
- من یادگیری کدنویسی را در سال ۲۰۱۸ شروع کردم.
- من سه سال پیش دانشگاه را شروع کردم.
ملاقات کردن= to meet
شما کسی را در یک موقعیت یا تکرار ملاقات میکنید. این به معنای to know نیست.
- I met my best friend on a camping trip.
- I met my husband at university.
- من بهترین دوستم را در یک سفر کمپینگ ملاقات کردم.
- من با شوهرم در دانشگاه آشنا شدم.
دانستن = To know
شناختن کسی یا چیزی یک حالت است – نه یک رویداد.
- I didn’t know how to swim until I was 10.
- I knew lots of celebrities when I lived in New York.
- من تا ۱۰ سالگی شنا بلد نبودم.
- وقتی در نیویورک زندگی میکردم، افراد مشهور زیادی را میشناختم.
از رابطهای ساده برای گفتن یک داستان استفاده کنید.
- And = adds an idea => I went to the store and bought a new laptop.
- But = gives a contrast => I wanted to go to the concert, but I didn’t have enough money.
- So = gives a result => The train was delayed, so I missed my meeting. (When you write English, you don’t need a comma before and, but or so if both parts of the sentence are short.)
- Because = gives a reason => We decided to travel to Japan because my sister lives there. (“Because” can go at the beginning or in the middle of a sentence: Because the weather was so awful, we didn’t enjoy the day)
- Then = explains what happened next => I graduated from college, then I started working full-time.
- After = says what happened in a time following an event, or as a result of something else => After the snowstorm, the roads were covered in ice. | She left the house, after yelling at me.
- و = یک ایده اضافه میکند. => من به فروشگاه رفتم و یک لپتاپ جدید خریدم.
- اما = یک تضاد ایجاد میکند. => میخواستم به کنسرت بروم، اما پول کافی نداشتم.
- بنابراین = نتیجه میدهد. => قطار تاخیر داشت، بنابراین من جلسهام را از دست دادم. (وقتی انگلیسی مینویسید، اگر هر دو بخش جمله کوتاه باشند، قبل از and, but or so نیازی به استفاده از ویرگول ندارید.)
- چون = دلیل میآورد => ما تصمیم گرفتیم به ژاپن سفر کنیم چون خواهرم آنجا زندگی میکند. (“because” میتواند در ابتدا یا وسط جمله بیاید : چون هوا خیلی افتضاح بود، از روز لذت نبردیم.)
- سپس = توضیح میدهد که بعد از آن چه اتفاقی افتاد. => من از دانشگاه فارغالتحصیل شدم، سپس تمام وقت شروع به کار کردم.
- بعد = میگوید که در یک بازه زمانی پس از یک رویداد یا در نتیجه چیز دیگری چه اتفاقی افتاد. => بعد از کولاک، جادهها پوشیده از یخ بودند. | او پس از فریاد زدن سر من، خانه را ترک کرد.
نتیجهگیری
تسلط بر هنر صحبت کردن در مورد گذشتهتان به زبان انگلیسی، دنیایی از امکانات را برای به اشتراک گذاشتن داستانهایتان، ارتباط با دیگران و ابراز وجود واقعیتان به رویتان میگشاید. به تمرین ادامه دهید، از اشتباه کردن نترسید و از سفر کشف صدای منحصر به فرد خود لذت ببرید!
درس نکات مکالمه بعدی
نکات مکالمه
درس های مکالمه مرتبط
هیچ درسی
مکالمه انگلیسی با اپلیکیشن HiCafe یا جلسات بحث آزاد
با استفاده از اپلیکیشن HiCafe، می توانید با تمرین و آموزش مکالمه انگلیسی مهارت های کلامی خود را بهبود بخشید. های کافه همچنین جلسات هفتگی بحث آزاد انگلیسی در تهران یا به صورت آنلاین برای سطوح متوسط به بالا برگزار میکند.
تمام درس های مکالمه انگلیسی
برای دیدن و خواندن همه درسهای مکالمه های کافه، میتوانید به صفحه یادگیری و تقویت مکالمه انگلیسی مراجعه کنید.



