Hesitating Phrases in English

نکات کاربردی انگلیسی برای ابراز شک و تردید

تا به حال در یک مکالمه گیر کرده‌اید، ذهنتان خالی شده و آرزو کرده‌اید که کاش چند کلمه جادویی برای خریدن زمان داشتید؟ نگران نباشید، همه ما این شرایط را تجربه کرده‌ایم! عبارات فوق‌العاده مفیدی وجود دارد که می‌توانید وقتی کلمه‌ای را فراموش می‌کنید یا به زمانی برای جمع‌بندی افکارتان نیاز دارید، از آنها استفاده کنید. این عبارات مانند نجات‌دهنده‌های کوچک برای روان صحبت کردن شما هستند – آنها به شنونده نشان می‌دهند که هنوز در مسیر درست هستید و به شما فرصتی برای تجدید قوا می‌دهند. بیایید به این عبارات مفید برای تردید در زبان انگلیسی بپردازیم!

 

درس نکات مکالمه قبلی

نکات مکالمه-

 

ابراز تردید در انگلیسی

عبارات تردید

 

روی نوک زبانم است = It’s on the tip of my tongue

 

وقتی کلمه را می‌دانید، اما از ذهنتان رفته است، از این عبارت استفاده کنید. طرف مقابل خونسرد خواهد بود و منتظر می‌ماند تا شما آن را به خاطر بیاورید، یا می‌توانید بدون استرس در مورد آن به صحبت ادامه دهید.

I was just at the store and saw this amazing  … It’s on the tip of my tongue…  It’s a kind of fruit, but it’s green and really sour.  Anyway, I decided not to buy it.

من همین الان در فروشگاه بودم و این چیز شگفت‌انگیز را دیدم… روی نوک زبانم است… نوعی میوه است، اما سبز و واقعاً ترش است. به هر حال، تصمیم گرفتم آن را نخرم.

 

بنابراین، منظورم این است که… =So, what I mean to say is…

 

وقتی کلماتتان درهم و برهم است و می‌خواهید دوباره با یک توضیح ساده‌تر امتحان کنید، از این استفاده کنید.

I was trying to explain that new video game I’m playing, but it’s hard to describe.  So what I mean to say is, it’s a lot like that one we used to play, but with more…  zombies?  Yeah, zombies.  And you can build things.

من سعی داشتم آن بازی ویدیویی جدیدی را که بازی می‌کنم توضیح دهم، اما توصیف آن دشوار است. بنابراین، منظورم این است که، خیلی شبیه همان بازی‌ای است که قبلاً بازی می‌کردیم، اما با زامبی‌های بیشتر…؟ بله، زامبی. و می‌توانید چیزهایی بسازید.

 

یه دقیقه دیگه به ​​ذهنم میرسه = It’ll come to me in a minute

 

وقتی یه کلمه، یه ایده یا یه اسم رو فراموش میکنی از این استفاده کن. این عبارت به روانی کلامت کمک میکنه، چون میتونی به سراغ ایده بعدیت بری.

We went to this awesome restaurant last night.  The food was so good…  And they had this amazing  …  It’ll come to me in a minute.  It was something with cheese and bread.  Anyway, I’ll remember later.

دیشب رفتیم به این رستوران فوق‌العاده. غذا خیلی خوب بود… و این غذای فوق‌العاده رو داشتن… یه دقیقه دیگه به ​​ذهنم میرسه. یه چیزی با پنیر و نون بود. به هر حال، بعداً یادم میاد.

 

خب داشتم چی میگفتم؟ = So what was I saying?

 

وقتی مجبور میشی حرفت رو عوض کنی (شاید کسی حرفت رو قطع کرده) و میخوای برگردی سر حرفت. بهت یه ثانیه وقت میده تا افکارت رو به خاطر بیاری.

 

Oh, sorry!  Did you say something?  I was thinking about that new job I applied for.  Anyway, so what was I saying?  Oh yeah, I was asking about your weekend plans!

اوه، ببخشید! چیزی گفتی؟ داشتم به اون شغل جدیدی که براش درخواست داده بودم فکر میکردم. به هر حال، داشتم چی میگفتم؟ اوه آره، داشتم در مورد برنامه آخر هفته‌ات میپرسیدم!

 

دوباره چی میگفتم؟ = What was I saying again?

 

میتونی از این به همون روشی که “so what was I saying” استفاده کنی.

This is hilarious!  I forgot how this happened… What was I saying again?  Oh yeah, the time I accidentally went to the wrong store and bought a dozen  …  Oh, I can’t remember!  Maybe later.

این خیلی خنده داره! یادم رفت چطور این اتفاق افتاد… دوباره چی میگفتم؟ اوه بله، اون دفعه که تصادفاً به یه مغازه اشتباهی رفتم و یه دوجین خریدم… اوه، یادم نمیاد! شاید بعداً.

 

عباراتی برای وقتی که یه کلمه رو فراموش می‌کنی

 

 

 

 

The thingummy (pronounced “thing-uhm-ee”)

 

دوباره کلمه چیه؟ = What’s the word again?

 

وقتی می‌خوای کسی کمکت کنه کلمه رو پیدا کنی از این استفاده کن.

 

We were talking about that new movie with the  … What’s the word again?  It’s like a robot, but it’s not really a robot.  You know, with the metal body?  …

داشتیم در مورد اون فیلم جدید با … کلمه چیه؟ مثل یه رباته، اما واقعاً ربات نیست. می‌دونی، با بدنه فلزی؟ …

 

چیزی= The thingummy (pronounced)  (تلفظ میشه “thing-uhm-ee”) 

 

این کلمه‌ایه که می‌تونی برای جایگزینی کلمه‌ای که فراموش کردی استفاده کنی. (به خصوص، کلماتی برای اشیاء که هدف فنی دارن.)

Can you pass me that thingummy?  It’s the one you use to open the bottle.

میشه اون چیزمی رو بهم بدی؟ همونیه که برای باز کردن بطری استفاده می‌کنی.

 

whatchamacallit چیچاماکالیت (تلفظ میشه “what-cha-ma-call-it”)

 

این یه کلمه دیگه برای “thingummy” هست.

The whatchamacallit is broken on my phone, so I can’t take pictures anymore.

چیچاماکالیت تو گوشی من خرابه، بنابراین دیگه نمی‌تونم عکس بگیرم.

 

نتیجه‌گیری

خب، این هم از این! مجموعه‌ای از عبارات که به شما کمک می‌کند در لحظات دشوار صحبت کردن به زبان انگلیسی، از پسشان بر بیایید. به یاد داشته باشید، مکث کردن اشکالی ندارد، تردید کردن اشکالی ندارد، و درخواست کمی کمک هم اشکالی ندارد. این عبارات دوستان شما هستند – از آنها عاقلانه استفاده کنید و شاهد اوج گرفتن تسلط خود باشید!

 

 

درس نکات مکالمه بعدی

نکات مکالمه

 

درس های مکالمه مرتبط

هیچ درسی

 

مکالمه انگلیسی با اپلیکیشن HiCafe یا جلسات بحث آزاد

با استفاده از اپلیکیشن HiCafe، می توانید با تمرین و آموزش مکالمه انگلیسی مهارت های کلامی خود را بهبود بخشید. های کافه همچنین جلسات هفتگی بحث آزاد انگلیسی در تهران یا به صورت آنلاین برای سطوح متوسط به بالا برگزار میکند.

 

تمام درس های مکالمه انگلیسی

برای دیدن و خواندن همه درس‌های مکالمه های کافه، می‌توانید به صفحه یادگیری و تقویت مکالمه انگلیسی مراجعه کنید.

fr-article-ad-3b