Three Word Phrases for English Conversations

اصطلاحات و عبارات سه کلمه ای رایج در زبان انگلیسی

زبان انگلیسی سرشار از عبارات سه کلمه‌ای متنوعی است که معمولاً در مکالمات روزمره استفاده می‌شوند. درک و استفاده از این عبارات می‌تواند گفتار شما را طبیعی‌تر و جذاب‌تر کند. بیایید برخی از این عبارات سه کلمه‌ای محبوب در انگلیسی و نحوه استفاده از آنها در متن را بررسی کنیم.

 

درس نکات مکالمه قبلی

نکات مکالمه-

 

عبارات سه کلمه‌ای در انگلیسی

در اینجا ده عبارت رایج انگلیسی به همراه توضیح و جمله مثال آورده شده است.

 

برای تمرین این نکته مکالمه در اینستاگرام اینجا را کلیک کنید.

 

YT

 

  1. به طور واضح
  2. بایدها و نبایدها
  3. ثروتمند و فقیر
  4. جزئیات
  5. فاش کردن جزئیات عاشقانه
  6. اقلام متفرقه
  7.  آداب معاشرت
  8. مزایا و معایب
  9. درست‌ها و نادرست‌ها
  10. آزمایش شده
  1. Black and white
  2. Dos and don’ts
  3. Haves and have nots
  4. Ins and outs
  5. Kiss and tell
  6. Odds and ends
  7. P’s and Q’s
  8. Pros and cons
  9. Rights and wrongs
  10. Tried and tested

 

 

Black and white = چیزی که بسیار واضح است.

The contract was written in black and white, leaving no room for interpretation.

متن قرارداد کاملاً واضح و شفاف نوشته شده بود و جای هیچ گونه تفسیری باقی نمی‌گذاشت.

 

Do and don’ts = قوانین.

The safety manual outlines the dos and don’ts of operating the machinery.

دفترچه راهنمای ایمنی، بایدها و نبایدهای کار با ماشین‌آلات را شرح می‌دهد.

 

Have and have nots = افرادی که ثروتمند هستند و آنهایی که ثروتمند نیستند.

The divide between the haves and have nots is becoming more apparent in society.

شکاف بین دارا و ندار در جامعه آشکارتر می‌شود.

 

Ins and outs = جزئیات.

I’m still learning the ins and outs of this new software.

من هنوز در حال یادگیری جزئیات این نرم‌افزار جدید هستم.

 

Kiss and tell= فاش کردن جزئیاتی در مورد برخوردهای عاشقانه یا جنسی، به خصوص در مورد شخصی که با او این برخوردها را داشته‌اید

The gossip magazine published another kiss and tell story about a couple.

مجله شایعات، داستان دیگری در مورد یک زوج منتشر کرد که در آن  جزئیاتی در مورد روابط جنسی و عاشقانه فاش کردن .

 

Odds and ends = قطعات کوچک از اقلام مختلف.

I cleared out the attic and found a bunch of odds and ends I’d forgotten about.

من اتاق زیر شیروانی را خالی کردم و کلی چیز عجیب و غریب پیدا کردم که فراموش کرده بودم.

 

P’s and Q’s = آداب معاشرت (مانند لطفاً و متشکرم).

He was raised to mind his P’s and Q’s and always be respectful.

او طوری تربیت شده بود که آداب معاشرت را به خاطر داشته باشد و همیشه محترمانه رفتار کند.

 

Pros and Cons = مزایا و معایب.

We weighed the pros and cons carefully before deciding to move to a new city.

ما قبل از تصمیم به نقل مکان به یک شهر جدید، مزایا و معایب را با دقت سنجیدیم.

 

Rights and wrongs = تمام نکات خوب و بد یک موقعیت. مهم است که قبل از قضاوت، درستی و نادرستی یک موقعیت را در نظر بگیرید.

It’s important to consider the rights and wrongs of a situation before making a judgment.

مهم است که قبل از قضاوت، درستی و نادرستی یک موقعیت را در نظر بگیرید.

Tried and Tested = چیزی که به خوبی آزمایش شده است.

Baking soda is a tried and tested remedy for heartburn.

جوش شیرین یک درمان آزمایش شده و امتحان شده برای سوزش سر دل است.

 

در اینجا ده عبارت دیگر آمده است:

برای تمرین این نکته مکالمه در اینستاگرام اینجا کلیک کنید.

YT

 

  1. فراز و نشیب‌ها
  2. وجود یا اتفاق کوتاه
  3. رفت و برگشت
  4. مقادیر کمی
  5. حرف آخر را زدن
  6. مانورهای زیرکانه
  7. آزمون و خطا
  8. خانواده
  9. بسیار فقیر و بدون امید
  10. به طور کلی
  1. Ups and downs
  2. Come and go
  3. Back and forth
  4. Dribs and drabs
  5. Said and done
  6. Cat and mouse
  7. Trial and error
  8. Flesh and blood
  9. Down and out
  10. By and large

 

Ups and downs = زمان‌های بسیار خوب و زمان‌های بسیار بد.

She anticipated both ups and downs in her entrepreneurial journey.

او در سفر کارآفرینی خود، هم فراز و نشیب‌ها را پیش‌بینی می‌کرد.

 

Come and go = استفاده از جایی به عنوان پایگاه, برای مدت کوتاهی در جایی وجود داشتن یا اتفاق افتادن

Visitors are welcome to come and go as they please during the open house event.

بازدیدکنندگان می‌توانند در طول رویداد خانه باز، هر طور که می‌خواهند بیایند و بروند.

 

Back and forth = نه برای ساکن ماندن، بلکه برای ادامه سفر بین دو مکان, ابتدا در یک جهت و سپس در جهت مخالف حرکت می‌کند

The children were shuttled back and forth between school and home.

بچه‌ها بین مدرسه و خانه به این طرف و آن طرف برده می‌شدند.

 

Dribs and drabs = مقدار ثابتی از چیزی نیست, مقادیر کمی که در یک دوره زمانی ایجاد می‌شوند یا اتفاق می‌افتند

The donations came in dribs and drabs, but eventually, they reached their fundraising goal.

کمک‌های مالی قطره قطره و پراکنده می‌آمدند، اما در نهایت، به هدف جمع‌آوری کمک مالی خود رسیدند.

 

Said and done = حرف آخر را زدن در مورد چیزی.

Once said and done, the decision cannot be reversed.

وقتی گفته و انجام شد، دیگر نمی‌توان تصمیم را برگرداند.

 

Cat and mouse = انجام کاری به همان روشی که گربه با موش بازی می‌کند, مانورهای زیرکانه

The spy played a cat and mouse game with the enemy agents.

جاسوس با ماموران دشمن بازی موش و گربه (مانورهای زیرکانه) انجام داد.

 

Trial and error = انجام کاری جدید با انجام آزمایش‌ها و گاهی شکست خوردن.

Learning to cook involves a lot of trial and error before you perfect a recipe.

یادگیری آشپزی شامل آزمون و خطای زیادی است تا قبل از اینکه یک دستور غذا را کامل کنید.

 

Flesh and blood = خانواده شما.

He would do anything to protect his flesh and blood.

او هر کاری برای محافظت از خانواده خود انجام می‌داد.

 

Down and out = کسی که اصلاً پولی ندارد و مجبور است در خیابان زندگی کند.

After losing his job, he felt like he was down and out with nowhere to turn.

بعد از از دست دادن شغلش، احساس می‌کرد که درمانده و بی‌سرپناه است و جایی برای بازگشت ندارد.

 

By and large = به‌طورکلی.

By and large, the feedback on the new product was positive.

روی هم رفته، بازخورد در مورد محصول جدید مثبت بود.

 

ده عبارت دیگر:

برای تمرین این نکته مکالمه در اینستاگرام اینجا کلیک کنید.

 

YT

 

Up and running = در حال اجرا.

The website is now up and running smoothly after the maintenance.

وب‌سایت اکنون پس از تعمیر و نگهداری، به راحتی در حال اجرا است.

 

Noughts and crosses = بازی‌ای که در آن به نوبت نماد خود (یا Nought and cross را در یکی از نه خانه قرار می‌دهید. ایده این است که یک ردیف از سه صفر یا سه ضربدر داشته باشید، اما حریف شما سعی می‌کند شما را مسدود کند.

 

Bring and buy = نمایشگاهی که در آن مردم سعی می‌کنند با آوردن چیزی که ممکن است دیگران بخواهند بخرند، برای یک هدف پول جمع کنند.

Don’t forget to bake something special for the annual bring and buy event at the community center.

فراموش نکنید که برای رویداد سالانه بیار و بخر در مرکز اجتماعات، چیزی ویژه بپزید.

 

Hide and seek= یک بازی کودکانه که در آن یک کودک پنهان می‌شود و دیگران سعی می‌کنند او را پیدا کنند.

The kids loved playing hide and seek in the spacious garden during the family picnic.

بچه‌ها عاشق بازی قایم‌باشک در باغ بزرگ در طول پیک‌نیک خانوادگی بودند.

 

Around and about= یک عبارت مبهم برای جلوگیری از گفتن اینکه دقیقاً کجا بوده‌اید.

I’ve been around and about all day, running errands and catching up with friends.

من تمام روز این طرف و آن طرف بوده‌ام، کارهایم را انجام داده‌ام و با دوستانم صحبت کرده‌ام.

 

To and fro = روش دیگری برای گفتن “رفت و برگشت”.

The kids were running to and fro in the playground, full of energy.

بچه‌ها پر از انرژی در زمین بازی به این طرف و آن طرف می‌دویدند.

 

Over and out = چیزی که می‌گویید تا نشان دهید به پایان پیام خود رسیده‌اید.

This is the control tower, over and out.

این برج کنترل است ،همین است.

 

done and dusted = به درستی تمام شده.

Once the exams are done and dusted, we can finally relax.

وقتی امتحانات به درستی تمام شد، بالاخره می‌توانیم استراحت کنیم.

 

dead and buried = چیزی که اتفاق نخواهد افتاد.

The rumors of a company merger are now dead and buried.

شایعات ادغام یک شرکت اکنون اتفاق نخواهد افتاد.

 

Wine and dine = کسی را به طور مفصل سرگرم کردن.

We were wined and dined by our clients at a fancy restaurant.

ما در یک مهمانی توسط مشتریانمان ه طور مفصل سرگرم شدیم.

 

Bread and butter = منبع اصلی درآمد شما، یا مهمترین مسئله.

Our bread and butter is providing high-quality customer service.

منبع اصلی درآمد ما ارائه خدمات با کیفیت بالا به مشتریان است.

 

Spick and span = بسیار مرتب و تمیز.

The kitchen was spick and span after she finished cleaning.

آشپزخانه بعد از اینکه نظافتش تمام شد، شیک و تمیز بود.

 

Wheel and deal = انجام معاملات هنگام خرید و فروش چیزها.

He’s a skilled wheeler and dealer, always getting the best deals.

او یک دست اندرکار معاملات (اهل زد و بند) ماهر است و همیشه بهترین معاملات را انجام می‌دهد.

 

نتیجه‌گیری

با گنجاندن این عبارات در گفتار خود، می‌توانید روان‌تر و طبیعی‌تر به نظر برسید و در عین حال افکار خود را به طور موثر منتقل کنید. بنابراین، به یاد داشته باشید که این عبارات را تمرین کنید و آنها را در تعاملات روزانه خود بگنجانید تا به یک گوینده انگلیسی با اعتماد به نفس‌تر تبدیل شوید!

 

درس نکات مکالمه بعدی

نکات مکالمه

 

درس های مکالمه مرتبط

هیچ درسی

 

مکالمه انگلیسی با اپلیکیشن HiCafe یا جلسات بحث آزاد

با استفاده از اپلیکیشن HiCafe، می توانید با تمرین و آموزش مکالمه انگلیسی مهارت های کلامی خود را بهبود بخشید. های کافه همچنین جلسات هفتگی بحث آزاد انگلیسی در تهران یا به صورت آنلاین برای سطوح متوسط به بالا برگزار میکند.

 

تمام درس های مکالمه انگلیسی

برای دیدن و خواندن همه درس‌های مکالمه های کافه، می‌توانید به صفحه یادگیری و تقویت مکالمه انگلیسی مراجعه کنید.