مکالمات سطح مبتدی – سری 3 درس 5- صحبت درباره کار کردن به زبان انگلیسی
در ادامه، تمام عباراتی را که برای آشنایی با افراد جدید به زبان انگلیسی نیاز دارید، مرور میکنیم. در این درس، یاد میگیریم چگونه خود را در موقعیتهای رسمی و غیررسمی معرفی کنیم.
درس بحث آزاد انگلسیی قبلی
نکات مکالمه-
مطالب این درس شامل موارد زیر است:
- گفتن «سلام» همراه با نام خود
- گفتن «از آشنایی با شما خوشوقتم، [نام طرف مقابل]»
- استفاده از احوالپرسیهای متداول بر اساس زمان روز
- ارائه اطلاعات اولیه درباره خود
- صحبت درباره ویژگیهای خاص و منحصر بهفرد خود
- پرسیدن سوالات ابتدایی درباره طرف مقابل
- تعریف و تمجید از طرف مقابل
- دادن پاسخهای مثبت، کوتاه و موثر به سوالات
- پرسیدن سوالات پیرو (Follow-up) برای ادامه مکالمه
- آماده شدن برای پایان مکالمه
- فراموش نکردن استفاده از زبان بدن
- تمرین، تمرین، تمرین
۱. بگویید «سلام» و سپس نام خود را بیان کنید
ساده ترین راه برای شروع یک مکالمه (سرصحبت را باز کردن) این است که فقط بگویید:
- Hello, I’m [your name].
- «سلام، من [اسمتان] هستم.»
مثال:
- Sarah: Hey! I’m Sarah.
- سارا: سلام! من سارا هستم.
طرف مقابل معمولاً اینگونه پاسخ میدهد:
- John: Hi Sarah, I’m John.
- جان: سلام سارا، من جان هستم.
۲. بگویید «از دیدنت خوشوقتم، [نام طرف مقابل]»
اگر طرف مقابل مکالمه را آغاز کرد، میتوانید از این عبارت برای پاسخ استفاده کنید.
مثال:
- Sarah: Nice to meet you, John!
- سارا: از دیدنت خوشوقتم، جان!
۳. از احوال پرسی های رایج بسته به زمان روز استفاده کنید
شما میتوانید مکالمه را با سلام و احوال پرسی هایی که به زمان روز بستگی دارند، آغاز کنید:
- Good morning (صبح بخیر):
اگر ساعت شما “صبح” (.a.m) را نشان میدهد، از این احوال پرسی استفاده کنید.
- Good afternoon (ظهر/عصر بخیر):
این احوال پرسی را از ساعت ۱۲ ظهر تا زمانی که خورشید غروب میکند (حدود ساعت ۵ تا ۶ عصر) به کار ببرید.
- Good evening (عصر بخیر):
اگر هوا تاریک شده ولی هنوز نیمهشب (۱۲ شب) نشده است، از این احوال پرسی استفاده کنید.
در ادامه، سایر احوال پرسی های انگلیسی آمدهاند که بسته به میزان رسمی بودن موقعیت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۴. اطلاعات پایهای درباره خودتان ارائه دهید
برای معرفی خودتان به زبان انگلیسی، بهتر است کمی اطلاعات اولیه درباره خودتان بدهید.
برای مثال، در موقعیتهای غیررسمی، گفتن اینکه اهل کجا هستید میتواند شروع خوبی برای مکالمه باشد:
- I’m from Paris.
- (من اهل پاریس هستم.)
اما در موقعیتهای رسمی، مانند مصاحبه شغلی یا دیدار با همکاران جدید، بهتر است یک معرفی مختصر و مفید داشته باشید که به آن elevator pitch (معرفی آسانسوری) میگویند. دلیل این نامگذاری این است که فرض میشود فقط به اندازه یک سواری کوتاه با آسانسور (حدود ۳۰ ثانیه) وقت دارید تا خودتان را به یک فرد کاری معرفی کنید.
بیایید به چند نمونه از معرفی مختصر و مفید سارا و جان نگاه کنیم:
- Sarah: I’m a software engineer, working on a project to develop new AI tools.
- John: I’ve been working as a freelance teacher since 2014.
- Sarah: من مهندس نرم افزار هستم و روی یک پروژه برای توسعه ابزارهای هوش مصنوعی کار میکنم.
- John: من از سال ۲۰۱۴ به عنوان معلم وقت آزاد فعالیت میکنم.
یا میتوانند چنین چیزی بگویند:
- Sarah: I’ve been working as an author for 15 years.
- John: During the last 5 years, I’ve been in charge of managing marketing projects.
- Sarah: من ۱۵ سال است که نویسنده هستم.
- John: در ۵ سال گذشته مسئول مدیریت پروژههای بازاریابی بودهام.
میبینید؟ این جملات کوتاه هستند، اما تأثیرگذارند چون از همان ابتدا به نکات مهم اشاره میکنند. اگر مدرک یا تجربه برجستهای دارید (مثلاً ۷ سال سابقه سارا در مجله ویکتوریا)، حتماً در معرفیتان ذکر کنید.
۵. درباره چیزهایی صحبت کنید که شما را منحصر به فرد میکنند
وقتی اطلاعات پایهای را گفتید، میتوانید کمی وارد جزئیات بیشتر شوید. در واقع باید به این سوال پاسخ دهید:
“What makes you different?”
“چه چیزی شما را متفاوت میکند؟”
در یک موقعیت غیررسمی، میتوانید درباره علایق و سرگرمیهای خود صحبت کنید:
- I’m a huge fan of classic rock, and I love going to concerts whenever I can.
من طرفدار پر و پا قرص موسیقی راک کلاسیک هستم و هر وقت بتوانم به کنسرت میروم.
در یک موقعیت رسمی، میتوانید مهارتها، تجربیات و نکاتی را که شما را نسبت به دیگر حرفهایها متمایز میکند، خلاصه کنید:
- Sarah: I’m passionate about using technology to solve social problems, and I’m excited to be a part of this team working on that.
- John: I used to live in Chicago and Boston, where I got to work with the Institute for Research of Crimes Against Humanity and International Law. I think this experience has improved my legal research skills tremendously.
- Sarah: من به استفاده از فناوری برای حل مشکلات اجتماعی علاقه دارم و از اینکه بخشی از این تیم هستم هیجانزدهام.
- John: من قبلاً در شیکاگو و بوستون زندگی میکردم و با مؤسسه تحقیقاتی جرایم علیه بشریت و حقوق بینالملل همکاری داشتم. فکر میکنم این تجربه مهارتهای من در تحقیقات حقوقی را بهطور چشمگیری بهبود داده است.
فرقی نمیکند که موقعیت رسمی باشد یا غیررسمی، مهم این است که دروغ نگویید یا اغراق نکنید. فقط واقعیتها را با کمی دیدگاه شخصی خودتان بیان کنید.
۶. پرسیدن سوالات اساسی درباره فرد مقابل
اگرچه صحبت کردن درباره خودتان مهم است، اما باید به طرف مقابل هم فرصت صحبت بدهید. این کار نه تنها مؤدبانه است، بلکه به شما کمک میکند که گفتوگو را ادامه دهید.
مطمئن ترین سوالی که میتوانید از کسی که برای اولین بار ملاقات میکنید (چه در موقعیت رسمی و چه غیررسمی) بپرسید این است:
How are you? (حالت چطوره؟)
معمولاً افراد در پاسخ به سؤال “?How are you” میگویند: I’m fine, thank you (خوبم، ممنون)، اما ممکن است پاسخهای دیگری درباره احساسشان هم بشنوید.
در اینجا چند سؤال دیگر هم هست که میتوانید بپرسید:
- Where are you from?
اهل کجا هستی؟
- What are you doing here? یا What brings you here?
اینجا چه کار میکنی؟ / چی تو رو اینجا آورده؟
- Are you having a good time?
خوش میگذره؟
- What do you do?
چه کاری انجام میدی؟ / شغلت چیه؟
- How was your trip?
سفرت چطور بود؟
۷. تعریف کردن از طرف مقابل
یکی دیگر از راههای عالی برای ادامه دادن مکالمه، تعریف کردن از طرف مقابل است. یعنی خصلتی که در او دوست دارید را پیدا کرده و دربارهاش صحبت کنید.
مثلاً بگویید:
- Hi, I’m Robert!
سلام، من رابرت هستم!
اما هنگام انتخاب موضوع برای تعریف کردن، کمی دقت کنید. از صحبت درباره ویژگیهای دائمی مانند ظاهر فیزیکی، لهجه و… خودداری کنید؛ چون ممکن است سوء تفاهم ایجاد شود یا طرف مقابل فکر کند بیش از حد صمیمی شدهاید.
در عوض، میتوانید از این تعریفها استفاده کنید:
- I love your dress.
لباست را خیلی دوست دارم.
- You have a beautiful dog.
سگ زیبایی داری.
- Is that your car? I really like it.
این ماشین مال توئه؟ واقعاً دوستش دارم.
۸. پاسخهای مثبت و مختصر به سؤالات دیگران بدهید
یادتان هست در نکته ۶ دربارهی برخی سؤالات صحبت کردیم؟ حالا مهم است که بدانید چطور به این سوالات پاسخ دهید.
حتی زمانی که سؤالات دقیقتر و جزئیتر هستند، میتوانید پاسخهایی کلی و آماده داشته باشید که تقریباً در هر موقعیتی قابل استفادهاند.
فرمول پیشنهادی پاسخ:
- ابتدا چیزی مثبت بگویید.
- اگر خواستید، جزئیاتی اضافه کنید تا مکالمه جالب تر شود.
- در پایان، یک سؤال هم از طرف مقابل بپرسید تا گفتوگو ادامه پیدا کند.
مثال ۱:
- John: How do you like the new Italian restaurant?
- Sarah: I’d go back here again just for the pasta! How was the food for you?
- جان: از رستوران ایتالیایی جدید خوشت اومد؟
- سارا: فقط به خاطر پاستاش حاضرم دوباره بیام اینجا! غذا برای تو چطور بود؟
مثال ۲:
- John: How do you find the conference?
- Sarah: The speakers have been really amazing! Which talks did you enjoy?
- جان: کنفرانس چطور بود؟
- سارا: سخنرانها واقعاً فوقالعاده بودن! تو از کدوم سخنرانی بیشتر لذت بردی؟
مثال ۳:
- John: How was your trip?
- Sarah: It was nice. I really enjoyed the three weeks there, but I’m also happy to be back! How did your trip go?
- جان: سفر چطور بود؟
- سارا: خوب بود. از اون سه هفته کلی لذت بردم، ولی از برگشتن هم خوشحالم! سفر تو چطور گذشت؟
۹. سؤالهای پیگیریکنندهی زیادی بپرسید
اگر در مهارتهای انگلیسی خود هنوز خیلی مطمئن نیستید، گوش دادن به طرف مقابل کار را برایتان راحت تر میکند.
به پاسخهایی که در ابتدای گفتوگو دریافت کردهاید خوب توجه کنید و با پرسیدن جزئیات بیشتر، گفتوگو را ادامه دهید. اکثر مردم دوست دارند دربارهی خودشان صحبت کنند، پس این کار مشکلی ایجاد نمیکند.
در ادامه، یک گفتوگوی نمونه با چندین سؤال پیگیری کننده را میبینید:
- Sarah: How are you doing?
- John: A little tired. I didn’t sleep much last night.
- Sarah: Ah, why?
- John: I just came home from my flight, and I’m still jet-lagged.
- Sarah: Travel can be really tiring! Where did you fly from?
- John: I came from New York last night.
- Sarah: Ah yeah, that’s a major time difference. How long did the flight take?
- John: Just a few hours. But I had a long layover in Chelsea.
- سارا: حالت چطوره؟
- جان: یه کم خستهام. دیشب خوب نخوابیدم.
- سارا: اوه، چرا؟
- جان: تازه از پرواز برگشتم و هنوز جتلگ دارم.
- سارا: سفر واقعاً خستهکنندس! از کجا پرواز کردی؟
- جان: دیشب از نیویورک اومدم.
- سارا: آهان، اونجا اختلاف زمانی زیادی داره. پروازت چند ساعت طول کشید؟
- جان: فقط چند ساعت. ولی یه توقف طولانی تو چلسی داشتم.
۱۰. برای پایان دادن به گفتوگو آماده باشید
طبیعتاً قرار نیست تا ابد با طرف مقابل صحبت کنید. در یک مرحلهای باید به گفتوگو پایان دهید. اگر دیگر چیزی برای گفتن ندارید، یا احساس میکنید ارتباط خوبی با طرف مقابل برقرار نکردهاید، باید راهی مودبانه برای ترک مکالمه پیدا کنید. در غیر این صورت، احتمالاً سکوتهای ناخوشایندی پیش خواهد آمد.
در ادامه چند جملهی کلیدی برای پایان مؤدبانهی گفتوگو آورده شده است:
- Excuse me, I need to go right now.
- Well, it’s been lovely talking to you.
- Best of luck.
- Let me give you my business card before I go.
- Enjoy your time here!
- ببخشید، الان باید برم.
- خب، صحبت با شما خیلی خوب بود.
- براتون آرزوی موفقیت دارم.
- اجازه بدید قبل از رفتنم کارت ویزیتم رو بهتون بدم.
- از وقتتون اینجا لذت ببرید!
وقتی این جملات را میگویید، دستتان را برای دست دادن جلو ببرید تا بطور واضح نشان دهید که گفتوگو در حال پایان یافتن است.
۱۱. زبان بدن را فراموش نکنید
مکالمات انگلیسی فقط به صحبت کردن محدود نمیشوند. آنها شامل استفاده از حالات غیرکلامی نیز هستند تا منظور خود را بهتر منتقل کنید.
در ادامه چند نمونه از زبان بدن در مکالمات انگلیسی آورده شده است:
- Handshake: دست دادن
وقتی برای اولین بار با کسی ملاقات میکنید، بعد از گفتن «سلام» و معرفی اسمتان، دستتان را به سمت او جلو ببرید. منتظر بمانید تا طرف مقابل نیز دستش را جلو بیاورد، سپس دست بدهید. مطمئن شوید که فشار دستتان محکم باشد اما نه بیش از حد.
- Smile: لبخند زدن
وقتی کسی را برای اولین بار ملاقات میکنید، یا با حرفی از او موافق هستید، یا هنگام پایان دادن به مکالمه، لبخند بزنید.
- Nod your head: تکان دادن سر به نشانه تأیید
انگلیسی زبانها معمولاً برای نشان دادن تأیید یا توجه به صحبتهای طرف مقابل، سر خود را به نشانهی تأیید به بالا و پایین تکان میدهند.
۱۲. تمرین باعث کامل شدن میشود
قبل از این که با فرد جدیدی ملاقات کنید یا در یک رویداد حرفهای شرکت کنید، بهتر است مکالمات احتمالی را تا جایی تمرین کنید که با پاسخهایتان احساس راحتی و رضایت داشته باشید.
پیش بینی اینکه دقیقاً چه مکالمهای پیش خواهد آمد، دشوار است. اما میتوانید برای رایج تزیین موقعیتها آماده باشید! هر چه در پاسخ دادن به سؤالات پایه راحت تر باشید، در موقعیتهای غیر منتظره با اعتماد به نفس بیشتری عمل خواهید کرد.
در ادامه یک مثال نهایی از مکالمه بین جان و سارا آورده شده است. آنها در یک همایش بازاریابی هستند و به لطف یک دوست مشترک با هم آشنا شدهاند:
- John: Good morning! Nice to meet you, Ms. Brown. My name is John Miller. Mr. Johnson mentioned a lot of great things about you.
- Sarah: Nice to meet you, Mr. Miller. Please, call me Sarah. So, what’s Mr. Johnson saying about me?
- Mr. Johnson: I was just telling John about your amazing career and your recent move to Los Angeles.
- John: I love Los Angeles! How are you liking it, Sarah?
- Sarah: I like it a lot here! There’s always something new going on. Where are you from, Mr. Miller?
- John: Oh, you can just call me John. I was born in Westminster, but I only lived in the UK for six months, so I really consider myself to be American.
- Sarah: Sounds exciting! I’ve never been to the UK. I’ve always wanted to visit, but I got promoted to manager at my job, and I’ve been very busy since. Where do you work?
- John: I’ve been a freelance teacher for 20 years. I have a passion for languages. What about you, Sarah? Mr. Johnson told me you work for a tech company downtown?
- Mr. Johnson: Cambridge, can you imagine?
- Sarah: That’s right. I’ve been working at Cambridge since 2023. I recently got an offer to come to Los Angeles, and I didn’t want to waste such a huge opportunity.
- John: Sounds great.
- Mr. Johnson: John, did you know that Sarah knows Bill Gates?
- John: Really? Impressive!
- Sarah: Thanks! I met Bill Gates in 2017 when I was working as an assistant. He shared some thoughts on building your own brand. That was a turning point in my career.
- John: Sounds cool…
- جان: صبح بخیر! از آشنایی با شما خوشوقتم، خانم براون. اسم من جان میلر است. آقای جانسون کلی چیزهای خوب دربارهتون گفته.
- سارا: از آشنایی با شما خوشحالم، آقای میلر. لطفاً منو سارا صدا کنید. خب، آقای جانسون درباره من چی گفته؟
- آقای جانسون: داشتم به جان دربارهی شغل فوق العادهات و نقل مکان اخیرت به لس آنجلس میگفتم.
- جان: من عاشق لس آنجلس هستم! از اونجا راضی هستی، سارا؟
- سارا: خیلی خوشم میاد از این جا! همیشه یه چیز جدید در جریانه. شما اهل کجایید، آقای میلر؟
- جان: اوه، فقط جان صدام کن. من در وست مینستر به دنیا اومدم، اما فقط شش ماه توی بریتانیا زندگی کردم، بنابراین واقعاً خودمو آمریکایی میدونم.
- سارا: جالبه! من هیچ وقت به بریتانیا نرفتم. همیشه دلم میخواسته برم، اما وقتی ارتقای شغلی گرفتم و مدیر شدم، خیلی مشغول شدم. شما کجا کار میکنید؟
- جان: من بیست ساله که بصورت وقت آزاد معلم زبانم. به زبانها علاقهی زیادی دارم. شما چطور، سارا؟ آقای جانسون گفت شما تو یه شرکت تکنولوژی تو مرکز شهر کار میکنید؟
- آقای جانسون: کمبریج، باور میکنی؟
- سارا: درسته. از سال ۲۰۲۳ توی کمبریج کار میکنم. اخیراً یه پیشنهاد برای کار توی لس آنجلس گرفتم و نمیخواستم چنین فرصت بزرگی رو از دست بدم.
- جان: عالیه.
- آقای جانسون: جان، میدونستی سارا بیل گیتس رو میشناسه؟
- جان: واقعاً؟ خیلی تأثیر گذاره!
- سارا: مرسی! من بیل گیتس رو سال ۲۰۱۷ زمانی که دستیار بودم ملاقات کردم. اون چندتا نظر دربارهی ساخت برند شخصی گفت. اون دیدار نقطه عطفی در مسیر شغلی من بود.
- جان: خیلی باحاله…
خب، اگر اجازه بدید باید برم. خیلی خوشحال شدم که دربارهی نحوه معرفی خود به انگلیسی باهاتون صحبت کردم!
جمع بندی
و همین بود! با استفاده از این نکات، خیلی زود میتوانید مثل یک حرفهای خودتان را معرفی کنید.
یادتان باشد، تمرین باعث کامل شدن میشود پس، از صحبت کردن نترسید و خودتان را وارد موقعیتهای گفتوگو کنید!
درس بحث آزاد انگلسیی بعدی
نکات مکالمه
درس های بحث آزاد انگلسیی مرتبط
هیچ درسی
مکالمه انگلیسی با اپلیکیشن HiCafe یا جلسات بحث آزاد
با استفاده از اپلیکیشن HiCafe، می توانید با تمرین و آموزش مکالمه انگلیسی مهارت های کلامی خود را بهبود بخشید. های کافه همچنین جلسات هفتگی بحث آزاد انگلیسی در تهران یا به صورت آنلاین برای سطوح متوسط به بالا برگزار میکند.
تمام درس های مکالمه انگلیسی
برای دیدن و خواندن همه درسهای مکالمه های کافه، میتوانید به صفحه یادگیری و تقویت مکالمه انگلیسی مراجعه کنید.