TBD
آموزش گرامر انگلیسی سطح 5- درس 3 – تمام اشکال فعل Put انگلیسی
در این درس گرامر، شما اشکال فعل Put و نحوه استفاده از آنها در مکالمه و نوشتار انگلیسی را یاد میگیرید . فقط مثالهایی از اشکال فعل put را دنبال کنید و چند بار آنها را بنویسید تا آنها را به خوبی یاد بگیرید. پس از اتمام این درس، باید روی آزمون آن کار کنید.
درس گرامر قبلی
TBD
تمام صیغههای فعل Put
put / put / put / putting
فعل «put» یکی از آن کلماتی است که شما در ابتدا در انگلیسی یاد میگیرید. از «put» برای قرار دادن اشیاء در یک مکان یا مکانهای مختلف استفاده کنید.
تقریباً غیرممکن است که بدون «put» انگلیسی صحبت کنیم.
همچنین تقریباً غیرممکن است که از کلمه “put” بدون مفعول و حرف اضافه بعد از آن استفاده کنیم. (I put the milk away.. کلمه “milk” یک مفعول است؛ کلمه “away” یک حرف اضافه است.)
بسیاری از دانشآموزان با این فعل بیقاعده گیج میشوند، زیرا شکل آن خیلی تغییر نمیکند – فقط put است.
- I put the bread on the cutting board before cutting it.
- They put water into the sink before doing the dishes. They also put soap in the water.
- She’s putting some fish in the oven.
- Do you like to put mustard on a hotdog?
- He was put in prison because he killed someone.
- She put on a blue shirt and jeans today. She also put her backpack on.
- قبل از بریدن نان، آن را روی تخته برش گذاشتم.
- آنها قبل از شستن ظرفها، آب را داخل سینک میریزند. همچنین صابون را در آب میریزند.
- او دارد مقداری ماهی را در فر میگذارد.
- آیا دوست دارید روی هات داگ سس خردل بریزید؟
- او به خاطر قتل یک نفر به زندان افتاد.
- او امروز یک پیراهن آبی و شلوار جین پوشید. کوله پشتیاش را هم روی دوشش انداخت.
تمام صیغههای فعل Put
| زمان حال: گذاشتن / گذاشتن زمان گذشته: قرار دادن آینده: قرار خواهد داد حال استمراری: هستم / هستم / دارم قرار میدهم گذشته استمراری: was / were placement آینده استمراری: قرار دادن حال کامل: دارد / گذاشته است گذشته کامل: گذاشته بود آینده کامل: قرار داده خواهد شد حال کامل استمراری: دارد / داشته است / قرار داده است گذشته کامل استمراری: had been going آینده کامل استمراری: will have been going افعال کمکی: ______ قرار دادن فعل کمکی در زمان گذشته: ______ گذاشتهام (قرار دادهام) مصدر: قرار دادن اسم مصدر: قرار دادن منفعل: بله |
present tense: put / puts past tense: put future: will put present continuous: am / are / is putting past continuous: was / were putting future continuous: will be putting present perfect: has / have put past perfect: had put future perfect: will have put present perfect continuous: has / have been putting past perfect continuous: had been putting future perfect continuous: will have been putting modal verbs: ______ put past tense modal: ______ have put infinitive: to put gerund: putting passive: yes |
اصطلاحات با استفاده از کلمه Put
فعل put اغلب با حروف اضافه برای ساختن اصطلاحات استفاده میشود.
| ۱- پول پسانداز کردن
ما برای دوران بازنشستگیمان مقداری پول کنار میگذاریم. ۲- غذای زیادی خوردن. بابی واقعاً میتواند این کار را انجام دهد. ببینید چند ساندویچ خورده است. ۳- چیزی را به جایی که قبلاً بوده برگرداند. کندرا علاقهمند به خرید گلدانی بود که در مغازه دیده بود، اما وقتی دید چقدر گران است، آن را سر جایش گذاشت. ۴- نوشیدن الکل. بعد از کار روز جمعه، اد و چند نفر از دوستانش قبل از رفتن به یک بازی بیسبال، چند لیوان آبجو در یک میخانه محلی نوشیدند. ۵- سعی در فراموش کردن چیزی؛ برای ادامه زندگی پس از یک تجربه بد. کارلا سال گذشته تصادف وحشتناکی کرد و یکی از دستانش را از دست داد، اما حالا سعی میکند همه اینها را پشت سر بگذارد. ۶- توهین کردن؛ برای گفتن حرفهای بد در مورد یک شخص. ایده خوبی نیست که یک معلم دانشآموز را جلوی کلاس تحقیر کند. ۷- گذاشتن مبلغی به عنوان ودیعه برای خرید چیزی که میخواهید. (اغلب خریدار پنج، ده یا بیست درصد برای خریدهای بزرگ مانند خانه یا ماشین پیشپرداخت میکند.) آنها ۳۰۰۰ دلار برای خرید ماشین جدید پیشپرداخت میکنند. بقیه را خودشان تأمین مالی میکنند. ۸- شناسایی چیزی؛ به خاطر سپردن. من او را از جایی میشناسم، اما دقیقاً نمیتوانم بگویم. ۹- برای اختصاص دادن زمان، پول و تلاش. خوزه پس از یازده ساعت کار، با اتوبوس به خانه رفت و خوابید. همه کمی پول برای خرید هدیه بازنشستگی برای ماریون گذاشتند. ۱۰- برای ابراز عقیده؛ برای گفتن آنچه که فکر میکنند. اشکالی ندارد اگر من هم نظر خودم را بگویم؟ فکر میکنم باید به جای جستجوی شغل جدید، شغلی را که دارید حفظ کنید. ۱۱- برای ریسک کردن با پول، شهرت و قدرت. او وقتی موافقت کرد که یک دوست خوب را برای یک موقعیت مهم در شرکت استخدام کند، شهرت خود را به خطر انداخت. ۱۲- تولید کردن؛ تولید در تعداد زیاد. تویوتا تعداد زیادی ماشین خوب تولید میکند که آمریکاییها دوست دارند بخرند. این شرکت نمیتواند محصول خود را به اندازه کافی سریع عرضه کند تا تقاضای مصرفکنندگان را برآورده کند. ۱۳- برای فریب دادن کسی؛ برای فریب دادن. او دو میلیون دلار در قرعهکشی برنده شد؟ آیا با گفتن اینکه دو میلیون دلار برنده شده است، سعی دارید مرا فریب دهید؟ ۱۴- فرستادن کسی به مدرسه، معمولاً مدارس خصوصی با شهریه ثابت، دانشگاهها و کالجها. فرستادن سه بچه به دانشگاه همزمان کار آسانی نیست. ۱۵- فراهم کردن محل اقامت؛ اجازه دادن به کسی برای اقامت یک شب یا بیشتر در خانه شما. سلام، من آخر هفته آینده در شهر خواهم بود. فکر میکنید میتوانید چند شب به من جا بدهید؟ ممنون که به من جا دادید. ۱۶- تحمل کردن؛ نادیده گرفتن یک مشکل. ایوان چطور همسایههایش را تحمل میکند؟ آنها خیلی پر سر و صدا هستند! |
1- put away = save money
We’re putting some money away for our retirement. 2- put (it) away = eat a lot of food. Bobby can really put it away. Look at how many sandwiches he ate. 3- put back = to return something to the place where it once was. Kendra was interested in buying the vase she saw in the shop, but when she saw how expensive it was, she put it back. 4- put back = to drink alcohol. After work on Friday, Ed and some of his buddies put back a few glasses of beer at a local tavern before going to a baseball game. 5- put behind = to try to forget something; to move forward after a bad experience. Carla was in a terrible accident last year and lost one of her arms, but now she’s trying to put that all behind her. 6- put down = to insult; to say something mean about a person. It’s not a good idea for a teacher to put down a student in front of the class. 7- put money down = to leave a deposit of money in order to get something you want. (Often a buyer puts five, ten, or twenty percent down on a big purchase such as a house or a car.) They put $3000 down on a new car. They’ll finance the rest. 8- put (one’s) finger on = to identify something; to remember. I know her from somewhere, but I can quite put my finger on it. 9- put in = to contribute time, money, effort. After putting in eleven hours at work, Jose took the bus home and went to sleep. Everyone put in a little bit of money to buy a retirement gift for Marion. 10- put in (one’s) two cents = to express an opinion; to say what one thinks. Do you mind if I put in my two cents? I think you should keep the job you have instead of looking for a new one. 11- put on the line = to take a large risks with money, reputation, power. He put his reputation on the line when he agreed to hire a good friend for an important position in the company. 12- put out = produce; to manufacture in large numbers. Toyota is putting out a lot of well-made cars that Americans like to buy. The company can’t put out its product fast enough to meet the demands of consumers. 13- put one over on = to fool someone; to trick. He won two million dollars in the lottery? Are you trying to put one over on me by telling me he won two million dollars? 14- put through = to send someone to school, usually tuition-based private schools, universities, and colleges. It’s not easy to put three kids through college all at the same time. 15- put up = provide lodging; to allow someone to stay in your home for a night or more. Hey, I’ll be in town next weekend. Do you think you could put me up for a few nights? Thanks for putting me up. 16- put up with = to tolerate; to ignore a problem. How does Yvonne put up with her neighbors? They’re so noisy! |
تست گرامر زبان انگلیسی تمام اشکال فعل Put
اکنون که درس جدید خود را آموختید، وقت آن است که به صفحه آزمون گرامر زبان انگلیسی سطح 5 بروید و آزمون خود را تمام کنید.
تدریس خصوصی گرامر زبان انگلیسی
اگر در مورد آزمونهای این درس به کمک نیاز دارید، میتوانید به صفحه تدریس خصوصی زبان انگلیسی ما، مراجعه کنید و درخواست خود را ارسال کنید.
درس بعدی گرامر
TBD
دروس گرامر مرتبط
TBD
یادگیری گام به گام گرامر زبان انگلیسی سطح 5
اگر میخواهید تمام درسهایی را که در گرامر سطح 5 پوشش داده شده است، بررسی کنید، میتوانید از صفحه دوره گرامر به صورت درس به درس- سطح 5 دیدن کنید.
لیست کامل گرامر زبان انگلیسی
های کافه لیست کامل گرامر زبان انگلیسی را در قالب بیش از ۳۰۰ درس کاربردی به همراه مثالها و آزمونهای مختلف در آورده است. برای تمرین جامع گرامر انگلیسی با آزمونها، میتوانید از صفحه یادگیری و تقویت گرامر انگلیسی ما دیدن کنید تا دروس گرامر را در 7 سطح به اضافه حروف اضافه و ضمایر مشاهده کنید.



