Meaning and usage of yield word
What is definition, meaning and usage of word yield

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Yield به فارسی با مثالهای کاربردی

“yield” کلمه ای است که بسته به اینکه به عنوان فعل یا اسم به کار رفته باشد، دو معنای متفاوت دارد.

این کلمه اغلب هنگام اندازه گیری خروجی* یک کسب و کار یا یک مزرعه استفاده می شود. “yield” نیز اشاره نتایج دارد.

  1. The yield on corn this year might be a little lower than last year.
  2. Farmers improved their yield by using new farming techniques.
  3. Crop rotation yields good results because it helps improve the quality of the soil. (This sentence uses “yield” as a verb.)
  4. Changes to the company’s management did not yield the kind of results that everyone expected.
  5. Our investment yielded an eleven percent return.
  1. عملکرد ذرت امسال ممکن است کمی کمتر از سال گذشته باشد.
  2. کشاورزان با استفاده از تکنیک های جدید کشاورزی عملکرد خود را بهبود بخشیدند.
  3. تناوب زراعی نتایج خوبی به همراه دارد زیرا به بهبود کیفیت خاک کمک می کند. (این جمله از “yield” به عنوان فعل استفاده می کند.)
  4. تغییرات در مدیریت شرکت، نتایجی را که همه انتظار داشتند به همراه نداشت.
  5. سرمایه گذاری ما یازده درصد بازده داشت.

 

هنگامی که این کلمه به عنوان فعل استفاده می شود، گاهی اوقات به معنای راه دادن، تسلیم شدن یا اجازه دادن به شخص دیگری است:

  1. The company yielded to demands made by the employees and raised their hourly wage.
  2. The militants said that they wouldn’t yield and they wouldn’t give up.
  3. The man yielded to the woman’s request.
  4. A large beam supporting the roof yielded under the weight of the snow and the roof collapsed.
  5. Where these two roads merge, it’s necessary for cars to yield to oncoming traffic.
  1. شرکت به خواسته های کارکنان تسلیم شد و دستمزد ساعتی آنها را افزایش داد.
  2. ستیزه جویان گفتند که تسلیم نخواهند شد و تسلیم نخواهند شد.
  3. مرد به درخواست زن تسلیم شد.
  4. تیر بزرگی که پشت بام را نگه می داشت زیر بار برف تسلیم شد و سقف فرو ریخت.
  5. در جایی که این دو جاده با هم ادغام می شوند، لازم است خودروها تسلیم ترافیک پیش رو شوند.

*output: چیزی که تولید می شود. مقدار تولید

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.