Meaning and usage of x-ray word
What is definition, meaning and usage of word x-ray

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه X-ray به فارسی با مثالهای کاربردی

اشعه ایکس نوعی پرتو است که می تواند از یک جسم جامد مانند انسان عبور کند یا به داخل آن نگاه کند و چیزهایی را که در زیر یک سطح قرار دارند نشان دهد.

  1. The x-ray showed the man was suffering from rheumatoid arthritis.
  2. When John went to the dentist, they took x-rays of his teeth.
  3. An x-ray indicated that Martha had a tumor growing in her stomach.
  4. Doctors x-rayed the patient to see if the operation had been successful. (In this sentence, “x-ray” is used as a verb.)
  5. Overexposure to x-rays can be harmful to your health.
  1. اشعه ایکس نشان داد که این مرد از آرتریت روماتوئید رنج می برد.
  2. وقتی جان نزد دندانپزشک رفت، از دندان هایش عکس اشعه ایکس گرفتند.
  3. عکس‌برداری با اشعه ایکس نشان داد که مارتا توموری در معده‌اش در حال رشد است.
  4. پزشکان از بیمار عکسبرداری کردند تا ببینند آیا عمل موفقیت آمیز بوده است یا خیر. (در این جمله از «اشعه ایکس» به عنوان فعل استفاده شده است.)
  5. قرار گرفتن بیش از حد در معرض اشعه ایکس می تواند برای سلامتی شما مضر باشد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b