Meaning and usage of wrist word
What is definition, meaning and usage of word wrist

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Wrist به فارسی با مثالهای کاربردی

wrist “مچ دست” قسمتی از بدن شخص است که دست به بازو می پیوندد.

مچ دست انعطاف پذیری را برای حرکت دست فراهم می کند.

وقتی نبض شما گرفته می شود، پرستار پزشک آن را از مچ دست شما می گیرد.

ساعت مچی دور مچ بسته می شود. ساعت مچی زمان را نشان می دهد.

امروزه ساعت‌های مچی کمتر محبوب هستند، زیرا بسیاری از مردم تلفن‌های همراه دارند که زمان را نشان می‌دهند.

هنگامی که فردی توسط یک افسر پلیس دستگیر (گرفتار) می شود، افسر پلیس ممکن است دستبندهایی را در اطراف مچ مظنون قرار دهد تا احتمال فرار یا آسیب رساندن به افسر دستگیر کننده را کاهش دهد.

در اینجا یک صفت جالب برای شما وجود دارد. اینکه میگوییم فلانی limp-wristed  دارد. در اینجا چند نمونه آورده شده است:

  1. The man gave a limp-wristed response to the question.
  2. Walter’s limp-wristed handshake caused him to lose a second interview. (A handshake should be firm.)
  3. The quarterback’s limp-wristed throw to another player was intercepted and resulted in the loss of the game.
  1. مرد به این سوال پاسخی سست داد.
  2. دست دادن مچ لنگی والتر باعث شد او مصاحبه دوم را از دست بدهد. (دست دادن باید محکم باشد.)
  3. پرتاب مچ لنگی مدافع به بازیکن دیگری قطع شد و منجر به از دست دادن بازی شد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b