بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Wobble به فارسی با مثالهای کاربردی
Wobble- وقتی چیزی تکان می خورد، کمی به جلو و عقب یا پهلو به پهلو حرکت می کند یا ناپایدار است.
- The old man wobbled up the stairs, taking one step at a time.
- This table wobbles a little because one leg is shorter than the other three legs.
- In order to stop a table from wobbling, I put a piece of wadded up paper underneath one of the legs.
- Frank’s one-year old nephew wobbles when he walks.
- After spending several weeks in bed due to sickness, Penelope wobbled as she walked around her house.
- There’s a detectable wobble in distant stars orbited by planets. (This sentence uses “wobble” as a noun.)
- پیرمرد از پلهها بالا میرفت و یکی یکی قدم برمیداشت.
- این میز کمی تکان می خورد زیرا یک پا کوتاهتر از سه پایه دیگر است.
- برای اینکه از تکان خوردن میز جلوگیری کنم، یک تکه کاغذ چسبناک زیر یکی از پایه ها گذاشتم.
- برادرزاده یک ساله فرانک هنگام راه رفتن تکان می خورد.
- پس از گذراندن چندین هفته در رختخواب به دلیل بیماری، پنه لوپه در حالی که در خانه اش قدم می زد، تکان می خورد.
- یک لرزش قابل تشخیص در ستارگان دوردستی وجود دارد که سیارات به دور آنها می چرخند. (این جمله از “wobble” به عنوان اسم استفاده می کند.)
کلمه wobbly “لرزنده” یک صفت است.
- The table is a little wobbly.
- A newly born calf is a little wobbly on its legs.
- A baby who has just learned to walk is wobbly.
- It’s not a good idea to stand on a wobbly, three-legged swivel chair.
- میز کمی لرزان است.
- گوساله تازه متولد شده کمی روی پاهایش لرزان است.
- نوزادی که به تازگی راه رفتن را یاد گرفته، متزلزل است.
- این ایده خوبی نیست که روی یک صندلی چرخان و سه پا بایستید.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.