Meaning and usage of vision word
What is definition, meaning and usage of word vision

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Vision به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “vision” برای توصیف بینایی یا توانایی دیدن یک فرد استفاده می شود:

  1. Cindy has very good vision.
  2. Mark has 20/20 vision. (He has perfect eyesight.)
  3. Charles needs to wear glasses because his vision is poor.
  4. Is it true that eating carrots helps to improve your vision?
  5. Your vision can be damaged by ultraviolet light, so it’s a good idea to wear sunglasses.
  6. Your vision usually degenerates as you get older. (Your vision usually gets worse.)
  1. سیندی دید بسیار خوبی دارد.
  2. مارک دید 20/20 دارد. (او بینایی کامل دارد.)
  3. چارلز باید عینک بزند زیرا بینایی او ضعیف است.
  4. آیا درست است که خوردن هویج به بهبود بینایی شما کمک می کند؟
  5. بینایی شما ممکن است در اثر اشعه ماوراء بنفش آسیب ببیند، بنابراین استفاده از عینک آفتابی ایده خوبی است.
  6. دید شما معمولا منحط می شود با بزرگتر شدن (معمولاً بینایی شما بدتر می شود.)

 

کلمه “vision” همچنین برای توصیف توانایی باور به یک ایده و عملی کردن آن ایده در واقعیت استفاده می شود.

  1. Dan’s vision for a tech company resulted in a billion-dollar enterprise. He was a real visionary.*
  2. He stayed true to his vision.
  3. A leader needs to have a clear vision for others to follow.
  4. The owner of the factory lacked the vision needed for his company to thrive.
  5. The founders of Google had a vision for how their software could be used to build a business.
  1. چشم انداز دن برای یک شرکت فناوری منجر به یک سرمایه گذاری میلیارد دلاری شد. او یک رویاپرداز واقعی بود.*
  2. او به دیدگاه خود وفادار ماند.
  3. یک رهبر باید دید روشنی داشته باشد تا دیگران از آن پیروی کنند.
  4. صاحب کارخانه فاقد چشم انداز مورد نیاز برای پیشرفت شرکتش بود.
  5. بنیانگذاران گوگل چشم اندازی داشتند که چگونه می توان از نرم افزار آنها برای ایجاد یک تجارت استفاده کرد.

 

کلمه “envision” یک فعل است:

  1. What does the company envision for its new headquarters?
  2. The parents envisioned great success for their children who moved to the United States.
  3. Martha not only envisioned her own success, she also worked hard to make her dreams come true.
  1. این شرکت برای دفتر مرکزی جدید خود چه تصوری دارد؟
  2. والدین موفقیت بزرگی را برای فرزندان خود که به ایالات متحده نقل مکان کردند متصور بودند.
  3. مارتا نه تنها موفقیت خود را متصور بود، بلکه برای تحقق رویاهایش نیز سخت کار کرد.

* visionary: فردی که دید قوی دارد و ایده های خود را تا پایان موفقیت آمیز می بیند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b