بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Vanish به فارسی با مثالهای کاربردی
To vanish ناپدید شدن یا رفتن ناگهانی مثل جادو است. وقتی افراد یا چیزهایی ناپدید می شوند، معمولاً تعجب آور است. این یک فعل ناگذر است، بنابراین یک مفعول مستقیم را بعد از کلمه قرار ندهید.
- No one knows what happened to Roberta’s jacket. It just vanished.
- The little boy vanished from his home without a trace. (“Without a trace” is often used with the word “vanish.” So is “into thin air.” He vanished into thin air.)
- Everyone vanished when it came (time) to clean up the mess from the party.
- The women vanished inside the country never to be seen again.
- Those products are so popular with shoppers they vanish as soon as they hit the shelves.
- Bob never told anyone he was leaving. He just vanished.
- An artist creates the illusion of distance in a two-dimensional picture by creating a vanishing point. (vanishing point = two lines come closer and closer together until they meet.)
- هیچ کس نمی داند چه اتفاقی برای کت روبرتا افتاده است. فقط ناپدید شد
- پسر کوچک بدون هیچ اثری از خانه ناپدید شد. («without a trace” اغلب با کلمه “vanish” استفاده می شود. “به هوای رقیق” نیز همینطور است. او در هوا ناپدید شد.)
- وقتی زمان (زمان) پاک کردن آشفتگی از مهمانی فرا رسید، همه ناپدید شدند.
- زنان در داخل کشور ناپدید شدند و دیگر هرگز دیده نشدند.
- این محصولات آنقدر در بین خریداران محبوب هستند که به محض ورود به قفسه ها ناپدید می شوند.
- باب هرگز به کسی نگفت که می رود. او فقط ناپدید شد.
- یک هنرمند با ایجاد یک نقطه ناپدید، توهم فاصله را در یک تصویر دو بعدی ایجاد می کند. (vanishing point = دو خط به هم نزدیکتر و نزدیکتر می شوند تا زمانی که به هم برسند.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.



