Meaning and usage of up word
What is definition, meaning and usage of word up

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Up به فارسی با مثالهای کاربردی

  1. They’re traveling up the escalator.
  2. You need to walk up the stairs to get to the temple.
  3. The arrow on this sign points up.
  4. Helen likes to hang up pictures that her children have drawn. She puts the pictures up on the wall in her office. (The word “up” is often used with verb phrases.)
  5. After ten minutes of work, their tent is up. (“Up” is used as an adjective in this sentence.)
  6. This hot-air balloon is up in the air.
  7. It’s dangerous to get up close to a lion.(get up close: get very close; to move near something)

 

  1. آنها در حال حرکت از پله برقی هستند.
  2. برای رسیدن به معبد باید از پله ها بالا بروید.
  3. فلش روی این علامت رو به بالا است.
  4. هلن دوست دارد تصاویری را که فرزندانش کشیده اند آویزان کند. او عکس ها را روی دیوار دفترش می گذارد. (کلمه “بالا” اغلب با عبارات فعل استفاده می شود.)
  5. بعد از ده دقیقه کار چادرشان سر است. (up به عنوان صفت در این جمله استفاده می شود.)
  6. این بالون هوای گرم در هوا است.
  7. نزدیک شدن به شیر خطرناک است (نزدیک شدن: خیلی نزدیک شدن؛ نزدیک شدن به چیزی)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.