بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Trap به فارسی با مثالهای کاربردی
مردم برای گرفتن حیوان یا شخصی از trap ” تله” ها استفاده می کنند. ما همچنین زمانی از کلمه “trap” استفاده می کنیم که فردی احساس درماندگی می کند و نمی تواند موقعیتی را تغییر دهد.
در این جملات کلمه trap یک فعل است:
ساده | گذشته | فعل ماضی |
trap
به دام انداختن |
trapped
به دام افتاد |
trapped
به دام افتاده |
- I trapped a fly in my hands before letting him go.
- Some kids in the park trapped a frog.
- Andrea is trying to trap her boyfriend into getting married.
- Workers at the factory were trapped inside the building when a fire broke out. Many of them died.
- قبل از رها کردنش، مگسی را در دستانم به دام انداختم.
- برخی از بچه ها در پارک قورباغه ای را به دام انداختند.
- آندره آ سعی می کند دوست پسرش را به دام بیاندازد تا ازدواج کند.
- کارگران این کارخانه در اثر آتش سوزی در داخل ساختمان محبوس شدند. بسیاری از آنها مردند.
در این جملات کلمه trap یک اسم است:
- The government set up a trap to catch some drug dealers.
- This dark alley looks like a trap. Let’s get out of here.
- I set a trap to catch the rabbits that are eating from my vegetable garden.
- دولت برای دستگیری چند فروشنده مواد مخدر تله درست کرد.
- این کوچه تاریک شبیه یک تله است. از اینجا برویم
- تله ای گذاشتم تا خرگوش هایی را که از باغ سبزی ام می خورند، بگیرم.
کلمه “trapped” نیز یک صفت است:
- Sam feels trapped in his job.
- Rhonda feels trapped in her car all day because she travels a lot.
- A trapped lion can be very dangerous.
- سام احساس می کند در کارش گرفتار شده است.
- روندا احساس می کند در تمام روز در ماشینش گیر افتاده است، زیرا او زیاد سفر می کند.
- یک شیر به دام افتاده می تواند بسیار خطرناک باشد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.