Meaning and usage of toll word
What is definition, meaning and usage of word toll

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Toll به فارسی با مثالهای کاربردی

toll “عوارض” نوعی مالیات است که برای حمل و نقل یا برخی خدمات عمومی دیگر پرداخت می شود.

  1. Upon entering the state of Illinois from Wisconsin, motorists have to pay a toll.
  2. Tolls are collected to help pay for the construction and maintenance of highways.
  3. The cost of an average toll is one to two dollars.
  4. The person who collects the tolls is called a toll booth operator.
  5. People don’t like to pay tolls, but they are necessary user fees for the use of the highways.
  6. A toll bridge requires people who cross over the bridge to pay a toll.
  7. During the days when pay phones were in use, tolls were paid by people who used phone booths.
  8. Toll-free calls can be made by using an 800-number.
  9. Many business have toll-free numbers. (The company pays for the cost of the phone call.)
  1. به محض ورود به ایالت ایلینوی از ویسکانسین، رانندگان باید عوارضی بپردازند.
  2. برای کمک به پرداخت هزینه ساخت و نگهداری بزرگراه ها، عوارض اخذ می شود.
  3. هزینه یک عوارض متوسط ​​یک تا دو دلار است.
  4. فردی که عوارض دریافت می کند، اپراتور باجه عوارض نامیده می شود.
  5. مردم دوست ندارند عوارضی بپردازند، اما برای استفاده از بزرگراه ها هزینه های کاربر ضروری هستند.
  6. پل عوارضی به افرادی که از روی پل عبور می کنند نیاز به پرداخت عوارض دارد.
  7. در روزهایی که تلفن‌های پولی استفاده می‌شد، عوارضی توسط افرادی که از باجه تلفن استفاده می‌کردند پرداخت می‌شد.
  8. با استفاده از شماره 800 می توان تماس های رایگان برقرار کرد.
  9. بسیاری از مشاغل دارای شماره تلفن رایگان هستند. (هزینه تماس تلفنی را شرکت پرداخت می کند.)

 

نوع دیگری از تلفات، تاثیری است که یک تجربه بر یک شخص یا یک چیز می گذارد. تجربیات سخت take a toll.

  1. Stress from Renata’s job has taken a toll on her.
  2. Premature aging is the toll paid by people who have stressful jobs.
  3. Years and years of working as a police officer has taken a toll on Officer Pete.
  4. Raising five children without a supportive husband took an emotional toll on my friend, Graciella.
  5. Climate change is taking a toll on many industries that rely on colder weather for snow.
  6. Pollution from cars and power plants takes a toll on people who breathe in the toxic emissions.
  7. People need to realize that the use of plastic is taking a toll on the environment as waste accumulates in the oceans.
  1. استرس شغلی رناتا بر او تاثیر گذاشته است.
  2. پیری زودرس هزینه ای است که توسط افرادی که مشاغل پر استرس دارند پرداخت می شود.
  3. سال‌ها و سال‌ها کار به عنوان افسر پلیس بر افسر پیت تاثیر گذاشته است.
  4. بزرگ کردن پنج فرزند بدون شوهر حامی عاطفی بر دوستم، گراسیلا، وارد کرد.
  5. تغییرات آب و هوایی بر بسیاری از صنایعی که به هوای سردتر برای برف متکی هستند آسیب وارد می کند.
  6. آلودگی ماشین‌ها و نیروگاه‌ها برای افرادی که از انتشار گازهای سمی تنفس می‌کنند، ضرر می‌کند.
  7. مردم باید بدانند که استفاده از پلاستیک به دلیل انباشته شدن زباله در اقیانوس‌ها به محیط زیست آسیب وارد می‌کند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b