Meaning and usage of tax word
What is definition, meaning and usage of word tax

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Tax به فارسی با مثالهای کاربردی

tax “مالیات” درصدی از پولی است که توسط مشاغل، مصرف کنندگان و افراد به دولت پرداخت می شود. پولی که جمع آوری می شود هزینه خدماتی را می دهد که همه ما به آن نیاز داریم: حفاظت پلیس، خدمات اضطراری، ساخت و ساز جاده، مدارس، بهداشت عمومی و غیره.

  1. Many people don’t like to pay taxes.
  2. The Internal Revenue Service (IRS) collects taxes for the federal government.
  3. My neighbor says he’s going to stop paying his taxes, but then he’ll risk going to prison for tax evasion.
  4. There’s a six-and-a-half percent tax on goods sold in this state.
  5. Taxes vary from one state to another.
  6. Property taxes collected in the state where I live help pay for public schools.
  7. Taxes are due on April 15 every year.
  8. A refund is sent out if you pay too much in taxes.
  9. An accountant can help you with your taxes if you aren’t sure what to do.
  1. بسیاری از مردم دوست ندارند مالیات بپردازند.
  2. خدمات درآمد داخلی (IRS) برای دولت فدرال مالیات جمع آوری می کند.
  3. همسایه‌ام می‌گوید که پرداخت مالیات خود را متوقف می‌کند، اما پس از آن به خاطر فرار مالیاتی به زندان می‌افتد.
  4. شش و نیم درصد مالیات بر کالاهای فروخته شده در این ایالت وجود دارد.
  5. مالیات ها از یک ایالت به ایالت دیگر متفاوت است.
  6. مالیات بر دارایی جمع آوری شده در ایالتی که من زندگی می کنم به پرداخت هزینه مدارس دولتی کمک می کند.
  7. پرداخت مالیات در 15 آوریل هر سال است.
  8. در صورت پرداخت مالیات بیش از حد، بازپرداخت ارسال می شود.
  9. اگر مطمئن نیستید که چه کاری باید انجام دهید، یک حسابدار می تواند به شما در پرداخت مالیات کمک کند.

 

در این جملات کلمه tax یک فعل است:

ساده گذشته فعل ماضی
tax

مالیات گرفتن

taxed

مالیات گرفت

taxed

مالیات گرفته

  1. The government taxes your purchases.
  2. You are taxed on your purchases by the government. (This sentence is in the passive voice.)
  3. Some people feel like they are taxed too much.
  4. Others feel as though they aren’t taxed enough.
  1. دولت از خرید شما مالیات می گیرد.
  2. شما از خریدهای خود توسط دولت مالیات می گیرید. (این جمله با صدای مفعول است.)
  3. برخی از افراد احساس می کنند که مالیات زیادی از آنها دریافت می شود.
  4. دیگران احساس می کنند که به اندازه کافی مالیات نمی گیرند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.