Meaning and usage of take word
What is definition, meaning and usage of word take

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Take به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “take” به طرق مختلف استفاده می شود. این یک فعل بی قاعده است، اما می تواند به عنوان یک اسم نیز استفاده شود.

ما هنگام آوردن چیزی، استفاده از چیزی، داشتن چیزی، مطالعه، مسافرت یا صحبت در مورد زمان از “take” استفاده می کنیم.

ساده گذشته فعل ماضی
take

گرفتن

took

گرفت

taken

گرفته شده است

  1. I took a picture with my phone.
  2. Don’t forget to take a coat with you today.
  3. Have you ever taken a trip by boat?
  4. What does it take to get ahead in life?
  5. How many classes are you taking this term?
  6. Have you ever taken a German class?
  7. This won’t take long.
  8. It takes a lot of patience to do this job.
  9. It took 20 minutes to get to work by bike this morning.
  10. The medicine should be taken on a full stomach.
  11. How do you take your tea?
  12. A little boy took something from the store. (He stole something.)
  13. Someone has to take charge here. (Someone needs to be a leader and be in command.)
  14. The doctor wants to take a look at some X-rays.
  15. It’s important to take time to be with your kids.
  16. Is this seat taken? (Is someone sitting here? In this question, “taken” is an adjective.)
  1. با گوشیم عکس گرفتم
  2. فراموش نکنید که امروز با خود کت ببرید.
  3. آیا تا به حال با قایق سفر کرده اید؟
  4. برای پیشرفت در زندگی چه چیزی لازم است؟
  5. در این ترم چند کلاس می خوانید؟
  6. آیا تا به حال در کلاس آلمانی شرکت کرده اید؟
  7. این کار زیاد طول نخواهد کشید
  8. انجام این کار به صبر و حوصله زیادی نیاز دارد.
  9. امروز صبح 20 دقیقه طول کشید تا با دوچرخه به محل کار برسیم.
  10. دارو باید با معده پر مصرف شود.
  11. چایت را چطور می خوری؟
  12. پسر بچه ای از مغازه چیزی برداشت. (او چیزی را دزدید.)
  13. یک نفر باید اینجا را به عهده بگیرد. (کسی باید رهبر باشد و فرمانده باشد.)
  14. دکتر می خواهد نگاهی به چند عکس اشعه ایکس بیاندازد.
  15. مهم است که زمانی را برای بودن با فرزندان خود اختصاص دهید.
  16. آیا این صندلی جای کسی است؟ (آیا کسی اینجا نشسته است؟ در این سؤال، “گرفته شده” یک صفت است.)

 

کلمه “take” بسیار اصطلاحی است و در بسیاری از عبارات فعل یافت می شود:

  1. Our company is taking on new employees next month. (take on = hire)
  2. The medical procedure didn’t take. (It didn’t work.)
  3. Jeremy says he wants to take up yoga. (He wants to begin doing it.)
  4. Sheila took up acting in college and eventually became an actress.
  5. Many European countries say that they can’t take in any more refugees. (take in = accept)
  6. Joe says he can take on anyone. (take on = fight and win)
  7. Do you take me for a fool? I don’t trust you. (take someone for = believe to be something or someone)
  8. The boat is taking on water. (take on water = There’s a leak.)
  9. That dog really takes to water. (She likes water.)
  10. I’ll have to take this matter up with my supervisor. (take something up with = discuss with a person in authority)
  11. Most people were taken aback by the election results. (They were surprised.)
  1. شرکت ما در ماه آینده کارمندان جدیدی استخدام می کند. (take on = استخدام)
  2. عمل پزشکی انجام نشد (این کار نکرد.)
  3. جرمی می گوید که می خواهد یوگا را شروع کند. (او می خواهد این کار را شروع کند.)
  4. شیلا بازیگری را در کالج آغاز کرد و در نهایت بازیگر شد.
  5. بسیاری از کشورهای اروپایی می گویند که دیگر نمی توانند پناهنده ای را بپذیرند. (take in = پذیرش)
  6. جو می‌گوید که می‌تواند با هر کسی مقابله کند. (take on = مبارزه و برنده شدن)
  7. منو احمق میگیری؟ من به شما اعتماد ندارم (take someone for = باور به چیزی یا کسی بودن)
  8. قایق در حال گرفتن آب است. (take on water = نشتی وجود دارد.)
  9. اون سگ واقعا آب میخوره (او آب را دوست دارد.)
  10. من باید این موضوع را با سرپرستم در میان بگذارم. (take something up with = با یک فرد صاحب قدرت بحث کنیم)
  11. اکثر مردم از نتایج انتخابات غافلگیر شدند. (تعجب کردند.)

 

گاهی اوقات کلمه “take” به عنوان اسم استفاده می شود:

  1. What’s your take on this situation? (take = opinion)
  2. The director wants to do another take. (take = a shot with a camera)
  3. The senator was found guilty of being on the take. (He was corrupt and receiving money illegally.)
  1. برداشت شما از این وضعیت چیست؟ (take = نظر)
  2. کارگردان می خواهد برداشت دیگری انجام دهد. (take = عکس با دوربین)
  3. این سناتور به دلیل حضور در این زمینه مجرم شناخته شد. (او فاسد بود و به طور غیرقانونی پول دریافت می کرد.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b