بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Suit به فارسی با مثالهای کاربردی
suit “کت و شلوار” نوعی لباس است. این معمولاً یک کت و یک شلوار هماهنگ است که در یک محیط کاری یا برای موقعیتهای رسمی پوشیده میشود:
- Bill wears a suit when he goes to work.
- Rick had to put on a suit for his sister’s wedding.
- Regina wears a suit in the office. Her skirt matches her coat.
- Put on your bathing suit if you want to go swimming. (The thing a person wears when swimming is also called a “suit.”)
- بیل وقتی سر کار می رود کت و شلوار می پوشد.
- ریک مجبور شد برای عروسی خواهرش کت و شلوار بپوشد.
- رجینا در دفتر کت و شلوار می پوشد. دامن او با کتش هماهنگ است.
- اگر می خواهید شنا کنید مایو خود را بپوشید. (چیزی که فرد هنگام شنا می پوشد، “کت و شلوار” نیز نامیده می شود.)
به عنوان یک فعل، کلمه “suit” به معنای تناسب یا اندازه مناسب است:
ساده | گذشته | فعل ماضی |
suit
مناسب بودن |
suited
مناسب بود |
suited
مناسب بوده |
- Her hairstyle suits her well. (It looks good on her.)
- The job you have really suits you well. (This is a good job for you. It fits your personality and your character.)
- The car that David drives suits his personality. (He drives a Mercedes, he’s rich, and he’s confident.)
- This house once suited our needs, but now we need something bigger.
- Regina wasn’t suited to be a salesperson, so the company let her go.
- A small laptop computer will suit your needs when you travel.
- مدل موهایش به خوبی به او می آید. (به نظر او خوب است.)
- شغلی که دارید واقعاً به شما می آید. (این کار برای شما خوب است. با شخصیت و شخصیت شما مطابقت دارد.)
- ماشینی که دیوید سوار می شود با شخصیت او مطابقت دارد. (او مرسدس بنز رانندگی می کند، ثروتمند است و اعتماد به نفس دارد.)
- این خانه زمانی نیازهای ما را برآورده می کرد، اما اکنون به چیزی بزرگتر نیاز داریم.
- رجینا برای یک فروشنده مناسب نبود، بنابراین شرکت او را رها کرد.
- یک کامپیوتر لپ تاپ کوچک در هنگام سفر با نیازهای شما مطابقت دارد.
اگر “able” را به کلمه “suit” اضافه کنید، صفت suitable “مناسب” را دریافت می کنید.
- R-rated movies are not suitable entertainment for children.
- David needs to find a car that is suitable for a large family.
- They decided that the contract wasn’t suitable, so they renegotiated an agreement.
- A refugee camp is not a suitable place to live for an extended period of time.
- فیلم های دارای رتبه R برای کودکان سرگرمی مناسبی نیستند.
- دیوید باید ماشینی پیدا کند که برای یک خانواده پرجمعیت مناسب باشد.
- آنها به این نتیجه رسیدند که این قرارداد مناسب نیست، بنابراین دوباره برای یک توافق مذاکره کردند.
- کمپ پناهندگان مکان مناسبی برای زندگی طولانی مدت نیست.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.