معنی کلمه Study به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Study به فارسی با مثالهای کاربردی

To study این است که توجه خود را بر روی یک موضوع به منظور یادگیری در مورد آن متمرکز کنید. احتمالاً از قبل معنی این کلمه را می دانید، بنابراین در اینجا به شما نشان می دهم که در زمان های مختلف چگونه به نظر می رسد:

1. I study every day. (present tense)
2. He studies with his friends. (present tense)
3. We’re studying for our finals. (present continuous)
4. Julia studied hard for her test. (past tense)
5. We’re going to study this weekend. (future)
6. What will she study in college? (future)
7. Jonathan hopes to study law when he goes to college. (infinitive)
8. You should study accounting. (modal: should)
9. I can’t study with all this noise. (modal: can)
10. Have you ever studied physics? (present perfect)
11. They’ve been studying for over five hours. (present perfect continuous.)
12. You should have been studying last night. (modal + present perfect continuous)
13. If Gably hadn’t studied hard in school, she never would have become a doctor. (past perfect)
14. French is studied by people all over the world. (present tense, passive voice)
15. The area was studied carefully before anything was built on it. (past tense, passive voice)

1. من هر روز مطالعه می کنم. (زمان حال)
2. با دوستانش درس می خواند. (زمان حال)
3. ما در حال مطالعه برای فینال خود هستیم. (حال استمراری)
4. جولیا برای امتحانش سخت مطالعه کرد. (زمان گذشته)
5. آخر این هفته میریم درس بخونیم (آینده)
6. او در دانشگاه چه خواهد خواند؟ (آینده)
7. جاناتان امیدوار است زمانی که به کالج می رود در رشته حقوق تحصیل کند. (مصدر)
8. باید حسابداری بخونی (مدال: باید)
9. با این همه سروصدا نمی توانم درس بخوانم. (مدال: can)
10. آیا تا به حال فیزیک خوانده اید؟ (حال کامل)
11. آنها بیش از پنج ساعت مطالعه کرده اند. (حال کامل استمراری.)
12. باید دیشب درس می خوندی (مدال + حال کامل استمراری)
13. اگر گیبلی در مدرسه سخت مطالعه نمی کرد، هرگز پزشک نمی شد. (گذشته کامل)
14. زبان فرانسه توسط مردم در سراسر جهان مطالعه می شود. (زمان حال، صدای مفعول)
15. این منطقه قبل از اینکه چیزی روی آن ساخته شود به دقت مورد مطالعه قرار گرفت. (زمان گذشته، صدای مفعول)

شکل صفت این کلمه “studious” است.

1. If Zefferino were more studious, he’d do better in school.
2. Kids on this campus are known for being studious.
3. Desks, tables, and wooden chairs create a more studious environment than couches and bean bag chairs.

1. اگر زفرینو درس‌خوان‌تر بود، در مدرسه بهتر عمل می‌کرد.
2. بچه‌های این پردیس به خاطر درس‌خوان بودن شهرت دارند.
3. میز تحریر، میز و صندلی های چوبی نسبت به کاناپه ها و صندلی های کیسه ای، محیط مطالعه بیشتری را ایجاد می کنند.

از این کلمه می توان به عنوان اسم نیز استفاده کرد. study چیزی است که مورد تحقیق یا آزمایش است.

1. A medical study revealed the long-term benefits of exercise.
2. I read an interesting study about the impact of plastic in the environment.
3. The university is conducting a study to determine the affects of low-level radiation on the human body.

1. یک مطالعه پزشکی فواید طولانی مدت ورزش را نشان داد.
2. مطالعه جالبی در مورد تاثیر پلاستیک بر محیط زیست خواندم.
3. این دانشگاه در حال انجام مطالعه ای برای تعیین تاثیر تشعشعات سطح پایین بر بدن انسان است.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.