بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Sneak به فارسی با مثالهای کاربردی
یک شخص sneak می کند زمانی که سعی می کنید ساکت باشید یا زمانی که سعی می کنید کاری را بدون توجه دیگران انجام دهید. این فعل دارای اشکال منظم و بی قاعده است. شکل نامنظم در زبان انگلیسی استاندارد و گفتاری رایج است.
ساده | گذشته | فعل ماضی |
sneak
دزدکی کردن |
sneaked/snuck
دزدکی کرد |
sneaked/snuck
دزدکی کرده / دزدکی |
- Jerry tried to sneak into the classroom late without the teacher noticing.
- He snuck into the classroom. (past tense)
- There’s a cat sneaking around our house looking for mice.
- A burglar snuck into our office last night and stole three computers.
- The little girl snuck a cookie out of the cookie jar without asking her mother if it was okay.
- Rachel often sneaks out of the house at night without her parents’ knowledge.
- A spy for the CIA snuck into the offices of a foreign government and stole some important documents.
- On a Friday afternoon, employees might try to sneak out of the office early to get an early start on the weekend.
- جری سعی کرد تا دیروقت بدون اینکه معلم متوجه شود به کلاس وارد شود.
- یواشکی وارد کلاس شد. (زمان گذشته)
- گربه ای است که در خانه ما به دنبال موش می گردد.
- دیشب یک سارق وارد دفتر ما شد و سه کامپیوتر را دزدید.
- دختر کوچولو بدون اینکه از مادرش بپرسد که آیا مشکلی ندارد، یک کلوچه از ظرف کوکی بیرون آورد.
- راشل اغلب شبها بدون اطلاع والدینش مخفیانه از خانه بیرون میرود.
- یک جاسوس برای سیا به دفاتر یک دولت خارجی نفوذ کرد و برخی اسناد مهم را به سرقت برد.
- در یک بعد از ظهر جمعه، کارمندان ممکن است سعی کنند برای شروع زودهنگام تعطیلات آخر هفته، زود از دفتر خارج شوند.
هنگامی که شخص یا چیزی بدون اینکه متوجه شوید به او نزدیک می شود، از «sneak up» استفاده کنید.
- The time really snuck up on me.
- We weren’t prepared for the meeting. It snuck up on us.
- Ahmed likes to sneak up on people in order to surprise them.
- Please, don’t sneak up on me like that!
- زمان واقعاً به من هجوم آورد.
- ما برای جلسه آماده نبودیم. به ما هجوم آورد
- احمد دوست دارد دزدکی به مردم سر بزند تا آنها را غافلگیر کند.
- خواهش می کنم اینطوری به من هجوم نده!
کلمه sneaky یک صفت است:
- Pete is a very sneaky guy. Few people trust him.
- He seems very sneaky.
- Cindy stopped hanging out with Samantha because she’s so sneaky about everything.
- A sneaky coyote killed and ate some baby rabbits.
- That was so sneaky.
- پیت یک مرد بسیار حیله گر است. افراد کمی به او اعتماد دارند.
- به نظر می رسد او بسیار یواشکی است.
- سیندی از معاشرت با سامانتا منصرف شد زیرا او در مورد همه چیز بسیار دزدگیر است.
- یک کایوت یواشکی چند بچه خرگوش را کشت و خورد.
- خیلی یواشکی بود
می توان از “sneak” به عنوان یک اسم استفاده کرد.
- That guy’s a sneak.
- Don’t hire him. He’s a sneak.
- آن پسر دزدکی است.
- او را استخدام نکنید او یک دزدکی است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.