Meaning and usage of slip word
What is definition, meaning and usage of word slip

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Slip به فارسی با مثالهای کاربردی

معانی مختلفی برای کلمه “slip” وجود دارد. این گروه اول از جملات نشان می دهد که “slip” شبیه به put into “درج کردن” یا go into “رفتن به” است زمانی که عمل  با احتیاط (مخفیانه) انجام می شود..

  1. The owner of the Mercedes slipped the valet ten dollars.
  2. Someone slipped an envelope under the door.
  3. Let’s slip into this club for a few drinks.
  1. صاحب مرسدس 10 دلار به خدمتکار افتاد.
  2. یک نفر پاکت را زیر در زد.
  3. بیایید برای چند نوشیدنی به این باشگاه برویم.

 

به تفاوت تلفظ بین کلمات “slip” و “sleep” توجه کنید.

  1. Maria always tries to slip into class half an hour late.
  2. Sometimes she sleeps during class.
  1. ماریا همیشه سعی می کند با نیم ساعت تاخیر وارد کلاس شود.
  2. گاهی اوقات او می خوابد در طول کلاس

 

شما همچنین می توانید از “slip” استفاده کنید زمانی که یک فرد به تازگی سقوط می کند یا واقعاً می افتد.

  1. Try not to slip on the ice.
  2. She slipped and fell while walking through the park.
  3. It feels like my car is slipping on this snow. (The word “slip” is often used for cars that lose traction on pavement.)
  1. سعی کنید روی یخ لیز نخورید.
  2. او در حالی که در پارک قدم می زد لیز خورد و افتاد.
  3. انگار ماشینم روی این برف لیز می خورد. (کلمه “لغزش” اغلب برای خودروهایی استفاده می شود که کشش خود را در پیاده رو از دست می دهند.)

 

هنگامی که کنترل خود را بر چیزی از دست میدهید، هنگامی که رازی فاش می شود، یا زمانی که مکانی را به آرامی ترک می کنید، می توانید چیزی شبیه به این بگویید:

  1. The glass slipped out of her hands and fell to the floor.
  2. Tony slipped out of the meeting fifteen minutes early.
  3. Secret information slipped out and exposed all of the people who were involved in the plot.
  1. لیوان از دستانش لیز خورد و روی زمین افتاد.
  2. تونی پانزده دقیقه زودتر از جلسه خارج شد.
  3. اطلاعات محرمانه از بین رفت و همه افرادی را که در این توطئه دخیل بودند فاش کرد.

 

اگر از کلمه “slip” به عنوان اسم استفاده شود، یک تکه کاغذ یا چیزی است که یک زن زیر لباس می پوشد.

  1. Inside the package was a slip of paper showing the combination numbers for the lock.
  2. Mathilda should wear a slip under her dress because the dress is so thin you can see her underwear.
  3. Todd received a pink slip at work today. (pink slip = notification of a lay off or termination of employment. Sometimes “pink slip” is used figuratively.)
  1. داخل بسته کاغذی بود که اعداد ترکیبی قفل را نشان می داد.
  2. ماتیلدا باید زیر لباسش یک لیز بپوشد زیرا لباس آنقدر نازک است که می توانی لباس زیرش را ببینی.
  3. تاد امروز در محل کار یک برگه صورتی رنگ دریافت کرد. (pink slip = اطلاع از اخراج یا خاتمه کار. گاهی اوقات از “لغز صورتی” به صورت مجازی استفاده می شود.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.