بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Slack به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “slack” معانی مختلفی دارد. در اولین مجموعه مثالها، فردی که slack off، کار را راحت میکند یا حداقل کار را انجام میدهد.
- David is slacking off at work.
- He’s kind of a slacker. (slacker = a person who avoids work)
- Employees who slack off at work may eventually get fired.
- Don’t be a slacker.
- دیوید در محل کارش سست است.
- او یک جورهایی سست است. ( سست = شخصی که از کار اجتناب می کند)
- کارمندانی که در محل کار سست می شوند ممکن است در نهایت اخراج شوند.
- سست نباش
کلمه “slack” همچنین به عنوان اسم در هنگام کاهش میزان کشش در سیم، رشته یا طناب محکم استفاده می شود.
- Give me some slack.
- I need more slack.
- There’s too much slack on this rope.
- The chain on this chainsaw needs a little more slack; otherwise, the chainsaw is going to burn out.
- به من کمی سستی بده
- من به سستی بیشتری نیاز دارم
- در این طناب سستی زیادی وجود دارد.
- زنجیر روی این اره برقی به کمی شل شدن نیاز دارد. در غیر این صورت، اره برقی در حال سوختن است.
به عنوان یک اسم، “slack” همچنین به مقداری از فضای شخصی یا تحمل رفتارهای انسانی خاص اشاره دارد.
- I can’t be perfect. You’ve got to give me some slack.
- Can’t you give me a little more slack?
- The teacher decided to be less strict and gave the students more slack.
- If you give him too much slack, he’s going to misbehave.
- The managers at the company gave their employees a little more slack to get their work completed after a deadline had passed.
- من نمی توانم کامل باشم باید کمی به من سستی بدهی
- نمی تونی یه کم بیشتر بهم سستی بدی؟
- معلم تصمیم گرفت سختگیری کمتری داشته باشد و به دانش آموزان سستی بیشتری داد.
- اگر بیش از حد به او سستی بدهید، او بدرفتاری خواهد کرد.
- مدیران شرکت به کارمندان خود کمی سستی بیشتری دادند تا پس از گذشت یک مهلت، کار خود را تکمیل کنند.
کلمه slacks یک اسم جمع است که به یک شلوار اشاره دارد.
- She wears slacks to work.
- The uniform consists of black slacks and a white shirt.
- These slacks need to be ironed.
- You have to keep slacks on a hanger in order to maintain the crease in the pants. (crease = the raised center of the pants which creates a neat appearance)
- او برای سر کار شلوار می پوشد.
- یونیفرم از شلوار مشکی و پیراهن سفید تشکیل شده است.
- این شلوارها باید اتو شوند.
- برای حفظ چین و چروک شلوار باید شلوار را روی چوب لباسی نگه دارید. (crease = مرکز برآمده شلوار که ظاهری مرتب ایجاد می کند)
توجه: Slack همچنین یک شرکت فناوری است که همکاری در داخل و بین شرکت ها را آسان تر می کند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.