بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Shot به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “shot” اسمی است که هنگام شلیک اسلحه، هنگام تلاش برای گلزنی در یک بازی یا هنگام دریافت واکسن یا دارو از پزشک یا پرستار استفاده می شود.
- The hunter took a shot at a deer.
- He used a 20-gauge shotgun.
- It was difficult to get a good shot.
- Several shots were fired from a gun in our neighborhood.
- The sound of shots fired caught the attention of the police.
- The basketball player took a shot at the basket.
- He made the shot.
- People who shoot pool make shots on the table.
- That was a good shot!
- Children don’t like to get shots when they visit the doctor.
- Many adults also don’t like shots.
- A shot in the arm can hurt.
- شکارچی به یک آهو شلیک کرد.
- او از یک تفنگ ساچمه ای 20 استفاده کرد.
- گرفتن یک ضربه خوب سخت بود.
- چند گلوله از یک اسلحه در محله ما شلیک شد.
- صدای شلیک گلوله ها توجه پلیس را به خود جلب کرد.
- این بازیکن بسکتبال به سمت سبد شوت زد.
- او ضربه را زد.
- افرادی که به استخر شلیک می کنند، روی میز شلیک می کنند.
- شوت خوبی بود!
- بچه ها دوست ندارند هنگام مراجعه به پزشک واکسن بزنند.
- بسیاری از بزرگسالان نیز شات را دوست ندارند.
- شلیک گلوله به بازو می تواند صدمه ببیند.
کلمه “shot” همچنین ممکن است به عنوان بخشی از یک کلمه مرکب استفاده شود.
- A slingshot is a type of weapon used for shooting small objects such as rocks or stones.
- The shot put is a heavy ball that is thrown in a track and field event.
- A person whose eyes are bloodshot might be sick.
- His eyes are all bloodshot.
- تیرکمانک نوعی سلاح است که برای شلیک به اجسام کوچک مانند سنگ یا سنگ استفاده می شود.
- شوت پرتاب توپ سنگینی است که در مسابقات دو و میدانی پرتاب می شود.
- فردی که چشمانش خون آلود است ممکن است بیمار باشد.
- چشماش همه خونی شده
یک راه دیگر برای استفاده از کلمه “shot” به عنوان صفت است. وقتی چیزی شلیک می شود، قدیمی یا فرسوده است و باید تعویض شود.
- The tires on my car are shot. I have to get new tires.
- The battery for my phone is shot. I have to get a new battery.
- I worked all night last night. I feel shot.
- These shoes are shot. It’s time to get a new pair.
- لاستیک های ماشین من تیر خورده است. باید لاستیک نو بگیرم
- باتری گوشی من شات شده است. باید باتری نو بگیرم
- دیشب تمام شب کار کردم. احساس می کنم تیر خورده ام
- این کفش ها شلیک می شوند. وقت آن است که یک جفت جدید تهیه کنید.
نکته: کلمه “shot” زمان گذشته shoot است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.



