معنی کلمه Shore به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Shore به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه shore “ساحل” به منطقه ای اطلاق می شود که آب در کنار دریاچه یا اقیانوس به خشکی می رسد.

It’s relaxing to listen to waves as they crash against the shore.
Vacationers stay at hotels located on the shore.
Beaches line the shores of most tourist destinations located on oceans.
You can find sea shells if you walk along the shore.
When I go to the lake in the summer, I see many people fishing from the shore.
Sometimes garbage from the ocean washes up on the shore.
A strong Tsunami or hurricane can wipe away the shoreline very quickly. (shoreline = shore)

گوش دادن به امواج در هنگام برخورد با ساحل آرامش بخش است.
مسافران در هتل های واقع در ساحل اقامت می کنند.
سواحل در سواحل اکثر مقاصد گردشگری واقع در اقیانوس ها قرار دارند.
اگر در امتداد ساحل قدم بزنید می توانید صدف های دریایی را پیدا کنید.
وقتی در تابستان به دریاچه می روم، افراد زیادی را می بینم که از ساحل ماهیگیری می کنند.
گاهی اوقات زباله های اقیانوس در ساحل سرازیر می شوند.
یک سونامی یا طوفان قوی می تواند خط ساحلی را خیلی سریع از بین ببرد. (shore line = ساحل)

عبارت فعل “shore up” به معنای بهبود، حمایت یا تقویت است:

It’s necessary to shore up your saving accounts before retiring.
The side of the building began to buckle, so workers temporarily shored it up with plywood.
The U.S. needs to shore up its alliances with countries in Europe.
It’s important to shore up personal relationships with regular contact as time goes by.

لازم است قبل از بازنشستگی حساب های پس انداز خود را تقویت کنید.
کناره ساختمان شروع به کمانش شدن کرد، بنابراین کارگران به طور موقت آن را با تخته سه لا محکم کردند.
ایالات متحده باید اتحاد خود را با کشورهای اروپایی تقویت کند.
با گذشت زمان، تقویت روابط شخصی با تماس منظم بسیار مهم است.

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.