Meaning and usage of shadow word
What is definition, meaning and usage of word shadow

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Shadow به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگامی که یک منبع نور توسط یک جسم جامد مسدود می شود، نتیجه shadow یک سایه است. سایه ها را می توان در داخل یا خارج ایجاد کرد.

  1. The cat can see the shadow in front of him. Behind him is the sun. Together, the sun and the cat’s body create the shadow.
  2. Venetian blinds cast shadows on this guitar.
  3. A shadowy figure emerged from behind the dresser.
  4. This narrow passageway remains in shadow almost the entire day.
  1. گربه می تواند سایه مقابل خود را ببیند. پشت سر او خورشید است. خورشید و بدن گربه با هم سایه را ایجاد می کنند.
  2. پرده های ونیزی روی این گیتار سایه انداخته اند.
  3. چهره ای سایه دار از پشت کمد بیرون آمد.
  4. این گذرگاه باریک تقریباً در تمام روز در سایه می ماند.

 

کلمه “shadow” را می توان به عنوان یک فعل نیز استفاده کرد. در این مورد، به معنای دنبال کردن کسی و یادگیری از طریق مشاهده است:

  1. Our newest employee, Edgar, is going to shadow some of the older employees to learn how the machines are operated.
  2. Do you mind if I shadow you for a few days to learn how to teach these classes?
  3. The police have been shadowing a suspected terrorist living in New York City.
  1. جدیدترین کارمند ما، ادگار، قرار است تعدادی از کارمندان قدیمی را تحت الشعاع قرار دهد تا نحوه عملکرد ماشین‌ها را بیاموزد.
  2. آیا اشکالی ندارید که چند روزی بر شما سایه بگذارم تا نحوه تدریس این کلاس ها را یاد بگیرید؟
  3. پلیس یک تروریست مظنون ساکن شهر نیویورک را تحت الشعاع قرار داده است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.