Meaning and usage of severe word
What is definition, meaning and usage of word severe

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Severe به فارسی با مثالهای کاربردی

اگر چیزی severe هست جدی، خطرناک، عمیق یا بسیار قوی است.

  1. Many schools are closed today due to severe weather.
  2. Severe cold can cause problems for a car.
  3. Severe cold can result in frostbite for a person’s hands or feet.
  4. Scientists warn of severe problems for the planet if we don’t take climate protection seriously.
  5. A headache can cause severe pain.
  6. Severe back pain affects many people.
  7. Renee suffers from severe depression.
  8. Noah received a severe cut to his hand while slicing some meat with a sharp knife.
  9. Hospitals treat severe injuries every day.
  1. بسیاری از مدارس امروز به دلیل هوای شدید تعطیل هستند.
  2. سرمای شدید می تواند برای خودرو مشکل ایجاد کند.
  3. سرمای شدید می تواند منجر به یخ زدگی دست یا پای فرد شود.
  4. اگر حفاظت از آب و هوا را جدی نگیریم، دانشمندان نسبت به مشکلات شدید سیاره هشدار می دهند.
  5. سردرد می تواند باعث درد شدید شود.
  6. کمردرد شدید افراد زیادی را تحت تاثیر قرار می دهد.
  7. رنه از افسردگی شدید رنج می برد.
  8. نوح در حالی که مقداری گوشت را با چاقوی تیز تکه تکه می کرد، بریدگی شدیدی روی دستش وارد شد.
  9. بیمارستان ها هر روز صدمات شدید را درمان می کنند.

 

کلمه severely “به شدت” یک قید است:

  1. Severely dry skin can cause itching.
  2. A severely depressed person might need treatment.
  3. A woman severely beaten by her husband drove herself to the hospital.
  1. خشکی شدید پوست می تواند باعث خارش شود.
  2. یک فرد به شدت افسرده ممکن است نیاز به درمان داشته باشد.
  3. زنی که توسط شوهرش به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، خود را به بیمارستان رساند.

 

کلمه severity “شدت” یک اسم است:

  1. No one realized the severity of the situation until it was too late.
  2. The severity of the young man’s illness was not apparent until he died.
  3. The severity of the punishment–life in prison–was justified by the nature of the defendant’s crime.
  1. هیچ کس تا زمانی که خیلی دیر نشده بود متوجه شدت وضعیت نشد.
  2. شدت بیماری مرد جوان تا زمان مرگ مشخص نبود.
  3. شدت مجازات -عمر در زندان- با توجه به ماهیت جرم متهم قابل توجیه بود.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b