Meaning and usage of set word
What is definition, meaning and usage of word set

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Set به فارسی با مثالهای کاربردی

می توانید از کلمه “set” به عنوان یک فعل، یک اسم یا به عنوان صفت استفاده کنید. معانی مختلفی دارد.

به عنوان یک فعل، “set” به طور کلی برای چیزی که ساخته، ایجاد، ایجاد، برنامه ریزی یا آماده شده است استفاده می شود:

  1. Please set the table. (Put the plates, the silverware, the napkins, etc. on the table.)
  2. The runner in the marathon set a new record.
  3. We need to set a date for a meeting.
  4. Gwen and Nathan set a date for their wedding.
  5. The police set a trap to catch some criminals.
  6. I need to set the time on my computer.
  7. What time does the sun set? (set = go down)
  8. In which part of the world is this story set? (set = take place)
  1. لطفا جدول را بچینید (بشقاب ها، ظروف نقره، دستمال سفره و غیره را روی میز بگذارید.)
  2. دونده ماراتن رکورد جدیدی را ثبت کرد.
  3. ما باید تاریخ ملاقات را تعیین کنیم.
  4. گوئن و ناتان تاریخ عروسی خود را تعیین کردند.
  5. پلیس برای دستگیری چند مجرم تله گذاشته است.
  6. باید زمان را روی کامپیوترم تنظیم کنم.
  7. خورشید چه ساعتی غروب می کند؟ (set = پایین رفتن)
  8. این داستان در کدام نقطه از جهان است؟ (set = اتفاق افتادن)

 

به عنوان یک اسم، “set” یک گروه یا یک ترتیب است:

  1. Pamela got a set of knives as a home warming gift.
  2. Do you have a chess set at home?
  3. The children across the street have a swing set in their backyard.
  4. We need to get a new set of silverware.
  5. The band quickly prepared for its next set. (set = a part of a performance)
  6. Quiet on the set. (set = the place where a movie is filmed and the actors perform)
  1. پاملا یک مجموعه چاقو به عنوان هدیه گرم کردن خانه دریافت کرد.
  2. آیا ست شطرنج در خانه دارید؟
  3. بچه های آن طرف خیابان در حیاط خانه شان یک تاب دارند.
  4. ما باید یک مجموعه جدید از ظروف نقره تهیه کنیم.
  5. گروه به سرعت برای مجموعه بعدی خود آماده شد. (set = بخشی از اجرا)
  6. سر صحنه آرام. (set = محل فیلمبرداری فیلم و اجرای بازیگران)

 

به عنوان یک صفت، “set” آماده بودن است:

  1. Are you all set for your trip?
  2. These boxes are all set and ready to be shipped.
  3. Kim and Igor are set on moving to New York. (be set on = to have decided on something)
  4. The teacher waited until the students were set and paying attention.
  1. آیا برای سفر خود آماده اید؟
  2. این جعبه ها کاملا آماده و آماده ارسال هستند.
  3. کیم و ایگور قصد رفتن به نیویورک را دارند. (be set on = در مورد چیزی تصمیم گرفتن)
  4. معلم منتظر ماند تا دانش آموزان تنظیم شوند و توجه کنند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.