بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Server به فارسی با مثالهای کاربردی
server “سرور” یک رایانه یا یک سیستم رایانه ای است که اطلاعات را در رایانه های دیگر ذخیره و توزیع می کند.
- The New York Times had problems with its server last week, so their website was down.
- Server maintenance is an important task for large companies.
- My website is in the process of moving to a new server because the old server was causing problems.
- I uploaded a large number of files to the server.
- نیویورک تایمز هفته گذشته با سرور خود مشکل داشت، بنابراین وب سایت آنها از کار افتاد.
- نگهداری سرور یک وظیفه مهم برای شرکت های بزرگ است.
- وب سایت من در حال انتقال به سرور جدید است زیرا سرور قدیمی مشکل ایجاد می کرد.
- من تعداد زیادی فایل روی سرور آپلود کردم.
server همچنین فردی است که در یک رستوران کار می کند و غذا را سر میز می آورد. اکنون بسیاری از رستوران ها کلمه “server” را به waiter “پیشخدمت” (برای یک مرد) و waitress “پیشخدمت” (برای یک زن) ترجیح می دهند.
- Patrick works as a server.
- The server took the order back to the kitchen.
- The new sports bar that opened across the street is hiring servers.
- پاتریک به عنوان یک سرور کار می کند.
- سرور سفارش را به آشپزخانه برگرداند.
- بار ورزشی جدیدی که در آن طرف خیابان افتتاح شد در حال استخدام سرور است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.
fr-article-ad-3b