Meaning and usage of second word
What is definition, meaning and usage of word second

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Second به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “second” یک عدد ترتیبی است، اما همچنین یک واحد زمان است.

  1. There are 60 seconds in a minute.
  2. It takes just a couple seconds for a web page to fully load on a computer.
  3. Television commercials are normally fifteen or thirty seconds in length.
  4. You have only seconds to react when driving a car.
  1. 60 ثانیه در یک دقیقه وجود دارد.
  2. فقط چند ثانیه طول می کشد تا یک صفحه وب به طور کامل در رایانه بارگذاری شود.
  3. تبلیغات تلویزیونی معمولاً پانزده یا سی ثانیه طول می کشد.
  4. هنگام رانندگی با ماشین فقط چند ثانیه فرصت دارید واکنش نشان دهید.

 

به عنوان یک عدد ترتیبی دوم استفاده کنید وقتی چیز دیگری اول است

  1. Gary and Linda are expecting their second child.
  2. This is the second time this week we didn’t get our mail.
  3. It’s a good idea to have a second key in case your first key gets lost.
  4. A cat fell from a second-story window and survived the fall.
  5. Jill’s apartment is on the second floor. (In the U.S., The second floor is above the ground-level floor, which is the first floor.)
  6. Cheryl is unhappy with coming in second when she competes in a race. She always wants to come in first.
  7. The cake that Yasmin entered in the bake off came in second. She received a second-place ribbon.
  1. گری و لیندا در انتظار فرزند دوم خود هستند.
  2. این دومین بار است که در این هفته نامه خود را دریافت نکردیم.
  3. اگر کلید اول گم شود، ایده خوبی است که کلید دوم داشته باشید.
  4. یک گربه از پنجره طبقه دوم سقوط کرد و از سقوط جان سالم به در برد.
  5. آپارتمان جیل در طبقه دوم است. (در ایالات متحده، طبقه دوم بالاتر از طبقه همکف است که طبقه اول است.)
  6. شریل وقتی در مسابقه ای شرکت می کند از اینکه در رتبه دوم قرار بگیرد ناراضی است. او همیشه می خواهد اول وارد شود.
  7. کیکی که یاسمین در بیک آف وارد کرد دوم شد. او یک روبان مقام دوم را دریافت کرد.

 

هنگام درخواست وقت شخصی یا زمانی که از کسی می خواهید صبر کند، می توانید از کلمه “second” استفاده کنید.

  1. Can I talk to you for a second?
  2. This will just take a few seconds.
  3. I can help you, but just give me a second.
  4. Hey, wait a second.
  5. Just a second.
  1. میشه یه لحظه باهات حرف بزنم؟
  2. این فقط چند ثانیه طول می کشد.
  3. من می توانم به شما کمک کنم، اما فقط یک ثانیه به من فرصت دهید.
  4. هی، یک ثانیه صبر کن
  5. فقط یک ثانیه

 

هنگام درخواست غذای اضافی از کلمه “second” استفاده می شود

  1. When Don finished all of his dinner, he got a second helping of food.
  2. He got a second helping.
  3. He got seconds. (seconds = a second amount of food)
  4. Would you like seconds? (Do you want an additional amount of food?)
  1. وقتی دان تمام شامش را تمام کرد، برای دومین بار غذای کمکی دریافت کرد.
  2. او یک کمک دوم دریافت کرد.
  3. او چند ثانیه گرفت. (second = مقدار دوم غذا)
  4. آیا می خواهید ثانیه ها؟ (آیا مقدار بیشتری غذا می خواهید؟)

 

کلمه “second” زمانی استفاده می شود که فرآیند نامزدی در یک جلسه وجود داشته باشد. وقتی شخصی چیزی را second می‌کند، از آن پشتیبانی می‌کند.

  1. The nomination of a new committee chairperson was seconded by one of the members.
  2. A motion introduced at the meeting was seconded and then finally approved by everyone.
  3. I second the motion.
  1. نامزدی رئیس جدید کمیته توسط یکی از اعضا تعیین شد.
  2. طرحی که در این جلسه مطرح شده مورد تایید قرار گرفت و در نهایت به تصویب همگان رسید.
  3. من حرکت را دوم می کنم.

 

اگر چیزی دوم است، ممکن است ابتدا توسط شخص دیگری استفاده شده باشد، یا اگر چیزی دوم باشد، پس از چیزی اصلی آمده است:

  1. We bought a second-hand couch.
  2. Grizella got a good deal on a wooden desk that was second hand. (second hand = used; not new)
  3. A second-hand account of the story did not include all of the details found in the original story.
  4. After running almost five miles in the marathon, Roger felt like he got a second wind and easily completed the race. (second wind = a feeling of additional strength or power)
  1. یک مبل دست دوم خریدیم.
  2. گریزلا روی یک میز چوبی که دست دوم بود معامله خوبی به دست آورد. (second hand = استفاده شده؛ نو نیست)
  3. گزارش دست دوم داستان شامل تمام جزئیات موجود در داستان اصلی نمی شود.
  4. پس از دویدن تقریباً پنج مایلی در ماراتن، راجر احساس کرد که باد دومی می‌وزد و به راحتی مسابقه را کامل می‌کند. (second wind = احساس قدرت یا قدرت اضافی)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.