Meaning and usage of seat word
What is definition, meaning and usage of word seat

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Seat به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگام اشاره به محل نشستن یا عمل نشستن از کلمه “seat” استفاده کنید:

  1. You can have a seat over here.
  2. Please, have a seat.
  3. Are there any more seats available?
  4. Is that seat taken?
  5. I’m sorry, but someone is already sitting in this seat.
  6. Someone is in my seat.
  7. There are four seats at this table.
  8. There are twenty seats in this row.
  9. The seating in this theater is a little uncomfortable.
  1. شما می توانید اینجا یک صندلی داشته باشید.
  2. لطفا بنشینید
  3. آیا صندلی دیگری موجود است؟
  4. آن صندلی نشسته است؟
  5. متاسفم، اما یک نفر از قبل روی این صندلی نشسته است.
  6. یک نفر روی صندلی من است.
  7. در این میز چهار صندلی وجود دارد.
  8. در این ردیف بیست صندلی وجود دارد.
  9. نشستن در این تئاتر کمی ناراحت کننده است.

 

گاهی اوقات می توانید از “seat” به عنوان فعل استفاده کنید:

  1. You may seat yourselves wherever you like.
  2. Please, seat yourself.
  3. A man who was seated at the back of the airplane complained about his seating arrangement.
  4. Wedding guests were seated according to the families that they belonged to.
  5. Customers will not be seated 30 minutes before the restaurant closes.
  1. می توانید هر جا که دوست دارید بنشینید.
  2. لطفا خودت بنشین
  3. مردی که در عقب هواپیما نشسته بود از چیدمان صندلی خود شکایت کرد.
  4. مهمانان عروسی بر اساس خانواده هایی که به آنها تعلق داشتند می نشستند.
  5. مشتریان 30 دقیقه قبل از بسته شدن رستوران نخواهند نشست.

 

کلمه “seat” ممکن است با کلمات دیگری ظاهر شود:

  1. Make sure you wear your seat-belt when traveling in a car.
  2. A seat cover will help extend the life of a chair.
  3. A small child needs a special car seat in order to ride safely in a car.
  4. You sit on a toilet seat when going to the bathroom.
  5. A seat mate is the person who sits next to you on a plane or a train.
  6. A seat cushion is the padded, removable section of a chair or a couch.
  1. هنگام مسافرت با ماشین حتما کمربند ایمنی خود را ببندید.
  2. روکش صندلی به افزایش عمر صندلی کمک می کند.
  3. یک کودک کوچک به صندلی مخصوص ماشین نیاز دارد تا بتواند با خیال راحت در ماشین سوار شود.
  4. هنگام رفتن به دستشویی روی صندلی توالت می نشینید.
  5. همت صندلی شخصی است که در هواپیما یا قطار در کنار شما می نشیند.
  6. بالشتک صندلی قسمتی است که از یک صندلی یا یک کاناپه قابل جابجایی است.

 

عباراتی وجود دارد که از این کلمه استفاده می کنند:

  1. George always flies by the seat of his pants. (He does his work too quickly or without preparation)
  2. The head of the company is in the hot seat after it was found that he broke several state laws. (in the hot seat = in trouble)
  3. The protestors are demanding a seat at the table. (They want some sort of representation.)
  1. جورج همیشه کنار صندلی شلوارش پرواز می کند. (او کار خود را خیلی سریع یا بدون آمادگی انجام می دهد)
  2. رئیس شرکت است در صندلی داغ پس از اینکه مشخص شد او چندین قانون ایالتی را زیر پا گذاشته است. (in the hot seat = در مشکل)
  3. معترضان خواستار هستند یک صندلی پشت میز. (آنها نوعی نمایندگی می خواهند.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b