Meaning and usage of screen word
What is definition, meaning and usage of word screen

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Screen به فارسی با مثالهای کاربردی

screen “صفحه نمایش” سطح صافی است که تصاویر روی آن نشان داده می شود. در این جملات، کلمه “screen” یک اسم است:

  1. You’ll wreck your eyes if you sit too closely to a TV screen.
  2. Television screens are measured diagonally.
  3. The TV screen in my basement measures 60 inches.
  4. Movie screens in movie theaters are large enough for hundreds of people to watch a movie at the same time.
  5. Our classroom has a pull-down screen that’s fastened to the ceiling.
  6. A computer screen casts light on the person who sits in front of it.
  7. Mobile devices have small five or six-inch screens.
  8. Parents should think about how much screen time their kids are getting every day. (screen time = the amount of time that a person sits in front of a computer, iPad, or television)
  9. Video gamers can quickly rack up several hours of screen time every day. (gamer = a person who plays video games)
  10. You can get a screen shot of your computer screen by holding down the shift key + command + 4 and then drawing your cursor over the area to be captured.
  1. اگر خیلی نزدیک به صفحه تلویزیون بنشینید چشمانتان را خراب خواهید کرد.
  2. صفحه های تلویزیون به صورت مورب اندازه گیری می شوند.
  3. اندازه صفحه تلویزیون در زیرزمین من 60 اینچ است.
  4. صفحه نمایش فیلم در سالن های سینما به اندازه ای بزرگ است که صدها نفر بتوانند همزمان یک فیلم را تماشا کنند.
  5. کلاس درس ما یک صفحه کشویی دارد که به سقف بسته شده است.
  6. صفحه نمایش کامپیوتر به فردی که روبروی آن می نشیند نور می اندازد.
  7. دستگاه های موبایل دارای صفحه نمایش کوچک پنج یا شش اینچی هستند.
  8. والدین باید به این فکر کنند که فرزندانشان هر روز چقدر از صفحه نمایش استفاده می کنند. (screen time = مدت زمانی که فرد مقابل کامپیوتر، آی پد یا تلویزیون می نشیند)
  9. بازی‌بازان ویدیویی می‌توانند به سرعت چندین ساعت در روز از صفحه نمایش استفاده کنند. (gamer = شخصی که بازی های ویدیویی انجام می دهد)
  10. می‌توانید با نگه‌داشتن کلید shift + command + 4 و سپس کشیدن مکان‌نما روی ناحیه‌ای که می‌خواهید عکس بگیرید، از صفحه رایانه خود عکس بگیرید.

 

هنگامی که کلمه “screen” به عنوان یک فعل استفاده می شود، به معنای فیلتر کردن، نظارت یا مسدود کردن چیز یا شخصی است که ممکن است بخواهد با شما تماس بگیرد.

  1. We screen incoming phone calls with an answering machine.
  2. Airline passengers are screened to make sure they aren’t carrying weapons.
  3. Phone calls to radio programs are screened for callers who want to make comments on a live broadcast.
  4. Resumes are screened by employers who are looking for qualified applicants to interview for a job.
  5. A screen door allows fresh air into your house while keeping bugs and insects out.
  6. Homeowners plant trees in their yard to screen their view of something unpleasant like a highway or an ugly building.
  1. ما تماس های تلفنی دریافتی را با یک منشی تلفنی بررسی می کنیم.
  2. مسافران خطوط هوایی غربالگری می شوند تا مطمئن شوند که سلاح حمل نمی کنند.
  3. تماس‌های تلفنی با برنامه‌های رادیویی برای تماس‌گیرندگانی که می‌خواهند در یک پخش زنده نظر بدهند، بررسی می‌شود.
  4. رزومه ها توسط کارفرمایانی که به دنبال متقاضیان واجد شرایط برای مصاحبه شغلی هستند بررسی می شود.
  5. یک درب صفحه نمایش اجازه می دهد تا هوای تازه وارد خانه شما شود و در عین حال حشرات و حشرات را بیرون نگه می دارد.
  6. صاحبان خانه در حیاط خود درخت می کارند تا دید خود را نسبت به چیزی ناخوشایند مانند یک بزرگراه یا یک ساختمان زشت نشان دهند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.