معنی کلمه Satisfy به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Satisfy به فارسی با مثالهای کاربردی

To satisfy someone باید انتظارات آن شخص را برآورده کند. یک شرکت، یک محصول یا شخص دیگری تلاش می کند تا شما را خوشحال کند. با این حال، در برخی موارد، راضی بودن به معنای احساس چیزی کمتر از خوشبختی است. در عوض، این احساس رضایت است. همه چیز اوکی است یا تقریبا خوبه.

1. These sandwiches should satisfy our guests for now, but we’ll have to bring out more food soon.
2. The apology didn’t satisfy the angry customer, so she walked out of the store vowing never to return.
3. Their products weren’t satisfying our needs, so we went with a different manufacturer.
4. Do you think this work will satisfy our boss?
5. Both sides are satisfied with the agreement.
6. This solution satisfies everyone concerned.

1. این ساندویچ‌ها فعلاً باید میهمانان ما را راضی کنند، اما ما باید به زودی غذای بیشتری بیاوریم.
2. عذرخواهی مشتری عصبانی را راضی نکرد، بنابراین او از فروشگاه خارج شد و قول داد که دیگر برنگردد.
3. محصولات آنها نیازهای ما را برآورده نمی کرد، بنابراین ما با تولید کننده دیگری رفتیم.
4. به نظر شما این کار رئیس ما را راضی می کند؟
5. هر دو طرف از توافق راضی هستند.
6. این راه حل همه افراد را راضی می کند.

کلمات “satisfied“، “satisfying” و “satisfactory” صفت هستند:

1. That wasn’t a satisfactory solution.
2. Everyone said the experience was satisfying.
3. The satisfied customers left the restaurant and walked slowly to their cars.
4. Do you feel satisfied?
5. They don’t feel satisfied. They want their money back.
6. Are you satisfied? (Sometimes a question like this is asked of a person who makes a big mistake. The question is tinged with a bit of sarcasm or anger)

1. این یک راه حل رضایت بخش نبود.
2. همه گفتند این تجربه راضی کننده بود.
3. مشتریان راضی رستوران را ترک کردند و به آرامی به سمت ماشین هایشان رفتند.
4. آیا احساس رضایت می کنید؟
5. آنها احساس رضایت نمی کنند. پولشان را پس می خواهند.
6. آیا شما راضی هستید؟ (گاهی اوقات چنین سوالی از شخصی که اشتباه بزرگی مرتکب می شود پرسیده می شود. این سوال با کمی طعنه یا عصبانیت همراه است)

کلمه satisfaction “رضایت” یک اسم است:

1. Your total satisfaction with our products is important to us.
2. The hotel guaranteed the guests’ satisfaction.
3. The man couldn’t get any sort of satisfaction from the criminal justice system, so he took matters into his own hands and decided to buy a gun.

1. رضایت کلی شما از محصولات ما برای ما مهم است.
2. هتل رضایت مهمانان را تضمین می کرد.
3. این مرد نمی توانست هیچ گونه رضایتی از سیستم عدالت کیفری کسب کند، بنابراین اوضاع را به دست گرفت و تصمیم گرفت یک اسلحه بخرد.

یادداشت فرهنگی: “I Can’t Get No Satisfaction” یک آهنگ راک اند رول بسیار محبوب توسط رولینگ استونز است. در دهه 1960 منتشر شد، اما تا به امروز بسیار محبوب است. به استفاده از منفی دوگانه توجه کنید: can’t get no. برای درست بودن گرامری، عنوان آهنگ باید “I Can’t Get Any Satisfaction” باشد، اما گرامر خوب در مورد هنر و موسیقی اهمیت چندانی ندارد.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

fr-article-ad-3b