Meaning and usage of right word
What is definition, meaning and usage of word right

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Right به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “right” معانی مختلفی دارد. در اولین مجموعه مثال‌ها، «راست» مخالف left «چپ» است.

  1. When you drive a car, you make many right turns.
  2. When you take an oath, you raise your right hand.
  3. Most people naturally use their right arm when throwing something.
  1. وقتی ماشینی می‌رانید، پیچ‌های زیادی به راست انجام می‌دهید.
  2. وقتی سوگند یاد می کنی، دست راستت را بلند می کنی.
  3. اکثر مردم به طور طبیعی هنگام پرتاب چیزی از بازوی راست خود استفاده می کنند.

 

کلمه “right” نیز بسیار شبیه به کلمه correct “درست” است.

  1. The student gave the right answer to the teacher’s question.
  2. Is he right, or is he wrong?
  3. A student who gets all of the answers right gets a gold star.
  1. دانش آموز به سوال معلم پاسخ درستی داد.
  2. آیا او درست است، یا او اشتباه می کند؟
  3. دانش آموزی که همه پاسخ ها را درست دریافت کند یک ستاره طلایی دریافت می کند.

 

به طور مشابه، کلمه “right” برای توصیف یک عمل اخلاقی صحیح یا قابل توجیه استفاده می شود:

  1. Allowing people to starve to death is not the right thing to do.
  2. It’s not right to steal.
  3. It’s not right to cut in line ahead of people who are waiting for something.
  1. اجازه دادن به مردم از گرسنگی مردن کار درستی نیست.
  2. دزدی درست نیست
  3. درست نیست که از افرادی که منتظر چیزی هستند جلوتر بیایید.

 

هنگامی که کلمه “right” به عنوان یک اسم استفاده می شود، به چیزی اشاره دارد که شخص باید از نظر قانونی یا اخلاقی داشته باشد.

  1. In the United States, if you are accused of a crime, you have a right to a trial by a jury of your peers.
  2. You have a right to free speech.
  3. You have a right to observe the religion of your choice.
  4. You have to stand up for your rights.
  1. در ایالات متحده، اگر به جرمی متهم شوید، حق محاکمه توسط هیئت منصفه از همتایان خود را دارید.
  2. شما حق آزادی بیان دارید.
  3. شما حق دارید دین مورد نظر خود را رعایت کنید.
  4. باید از حقوق خود دفاع کنید.

 

در طیف سیاسی در ایالات متحده، شخصی که در سمت راست است بسیار محافظه کار یا جمهوری خواه بسیار محافظه کار است. دموکرات ها در سمت چپ و جمهوری خواهان در سمت راست قرار دارند.

  1. Bernie Sanders was considered to be a far left candidate for the office of President. His political views are almost the opposite of those on the right.
  2. Marco Rubio, a senator from Florida, is on the right.
  3. Some ultra-conservative members of the far right are racists who believe in white supremacy.
  1. برنی سندرز به عنوان یکی از نامزدهای چپ افراطی برای ریاست جمهوری شناخته می شد. دیدگاه های سیاسی او تقریباً مخالف دیدگاه های راست است.
  2. مارکو روبیو، سناتور فلوریدا، در سمت راست است.
  3. برخی از اعضای فوق محافظه‌کار راست افراطی نژادپرستی هستند که به برتری سفیدپوستان اع

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b