بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Reflect به فارسی با مثالهای کاربردی
To reflect فکر کردن به گذشته و در نظر گرفتن اهمیت رویدادها و تجربیات گذشته است.
در این جملات از کلمه Reflect به عنوان فعل استفاده می شود:
- The people attending the memorial service paused to reflect on the lives that were lost. (reflect = think deeply about something; ponder.)
- Dan’s bad grades don’t reflect his potential as a student. (reflect = show)
- The bad behavior of the military reflected poorly on the people of that country.
- The success of their business reflects all of the hard work that they put into it.
- Sunlight is reflecting off of the lake. (reflect = light or images project towards another place.)
- مردمی که در مراسم یادبود شرکت کرده بودند، برای تأمل در مورد زندگی های از دست رفته مکث کردند. (reflect = در مورد چیزی عمیقاً فکر کنید، تأمل کنید.)
- نمرات بد دن نشان دهنده پتانسیل او به عنوان یک دانش آموز نیست. (reflect = نشان دادن)
- رفتار بد ارتش بازتاب ضعیفی بر مردم آن کشور داشت.
- موفقیت کسب و کار آنها منعکس کننده تمام کار سختی است که برای آن انجام می دهند.
- نور خورشید از دریاچه منعکس می شود. (reflect = نور یا تصاویر به سمت مکان دیگری پخش می شوند.)
برای ساختن شکل اسمی این کلمه، انتهای tion را اضافه کنید:
- If you look into a mirror, you will see your reflection.
- Dora’s bad behavior is a reflection of poor parenting.
- September 11 is an opportunity for reflection upon the events leading up to and following the attacks in 2001.
- اگر به آینه نگاه کنید، بازتاب خود را خواهید دید.
- رفتار بد دورا انعکاسی از والدین ضعیف است.
- 11 سپتامبر فرصتی برای تأمل در رویدادهای منتهی به و پس از حملات 2001 است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.