Meaning and usage of reach word
What is definition, meaning and usage of word reach

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Reach به فارسی با مثالهای کاربردی

To reach بدست آوردن یا رسیدن به چیزی است. می توانید از دستان خود برای رسیدن به چیزی روی میز استفاده کنید، یا می توانید انگیزه کافی برای رسیدن به اهداف خود داشته باشید. گاهی اوقات reach شبیه کلمه arrive «رسیدن» است. شما همچنین می توانید از این کلمه در هنگام تماس با شخصی استفاده کنید.

کلمه “each” اغلب به عنوان یک فعل استفاده می شود:

(use of one’s hands / goal / arrive / contact)

(استفاده از دست / هدف / رسیدن / تماس)

  1. Maria reached for a stack of plates in the kitchen.
  2. Can you reach the top shelf, or do you need something to stand on?
  3. Bill tried to reach across the table for a pen, but it was too far away.
  4. The police officer reached for his gun.
  5. The man on the beach reached out his hand and begged for help.
  6. Tanya hopes to reach her goal of becoming a lawyer within the next few years.
  7. When you reach retirement, you should have enough money saved to live comfortably.
  8. We won’t reach New York until late this evening.
  9. The survivors of the boating accident reached dry land after several hours in the ocean.
  10. I tried reaching you on your cell phone but you didn’t answer.
  11. The best way to reach me is by email.
  1. ماریا دستش را به سمت یک دسته بشقاب در آشپزخانه برد.
  2. آیا می توانید به قفسه بالایی برسید یا به چیزی برای ایستادن نیاز دارید؟
  3. بیل سعی کرد قلم را از آن طرف میز بگیرد، اما خیلی دور بود.
  4. افسر پلیس اسلحه اش را دراز کرد.
  5. مرد کنار ساحل دستش را دراز کرد و درخواست کمک کرد.
  6. تانیا امیدوار است در چند سال آینده به هدف خود که وکیل شدن است برسد.
  7. وقتی به بازنشستگی رسیدید، باید به اندازه کافی پول پس انداز کنید تا راحت زندگی کنید.
  8. امروز تا دیروقت به نیویورک نخواهیم رسید.
  9. بازماندگان حادثه قایقرانی پس از چند ساعت حضور در اقیانوس به خشکی رسیدند.
  10. سعی کردم با تلفن همراهت بهت برسم اما جواب ندادی.
  11. بهترین راه برای ارتباط با من از طریق ایمیل است.

 

همچنین می توان از “reach” به عنوان اسم استفاده کرد.

  1. Excuse my reach. (People who work in restaurants often say this when reaching across a table directly in front of a customer.)
  2. Her goals are within reach.
  3. We’re within reach of our destination.
  4. When the man made a reach for his gun, the police officer shot him.
  1. ببخشید دستم. (افرادی که در رستوران‌ها کار می‌کنند معمولاً وقتی مستقیماً جلوی مشتری به آن طرف میز می‌رسند، این را می‌گویند.)
  2. اهداف او در دسترس است.
  3. ما به مقصد خود نزدیک هستیم
  4. زمانی که مرد به اسلحه خود دست پیدا کرد، افسر پلیس به او شلیک کرد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.