Meaning and usage of rather word
What is definition, meaning and usage of word rather

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Rather به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه rather “به جای” قیدی است که هنگام انتخاب یک چیز بر چیز دیگر استفاده می شود. این روش خوبی برای پرسیدن ترجیحات یک فرد است. در این مورد، rather” اغلب با کلمه “would” استفاده می شود.

  1. What would you rather do, go to the park or go to the beach?
  2. I’d rather have a salad for dinner tonight instead of a hamburger. (I’d rather = I would rather)
  3. Sarah would rather own a small car that saves gas over a large car.
  4. Instead of living in the city, Jerome would rather live in the country.
  5. I’d rather be fishing. (rather be + a gerund / a noun / adjective)
  6. I”d rather be playing golf.
  7. I’d rather be at home right now.
  8. I’d rather be rich than poor.
  1. ترجیح می دهید چه کاری انجام دهید، به پارک بروید یا به ساحل بروید؟
  2. من ترجیح می دهم امشب به جای همبرگر یک سالاد برای شام بخورم. (I’d rather = ترجیح می دهم)
  3. سارا ترجیح می دهد یک ماشین کوچک داشته باشد که در مصرف بنزین نسبت به یک ماشین بزرگ صرفه جویی کند.
  4. به جای زندگی در شهر، جروم ترجیح می دهد در کشور زندگی کند.
  5. ترجیح میدم ماهیگیری کنم (rather be + a gerund / a noun / adjective)
  6. من ترجیح می دهم گلف بازی کنم.
  7. ترجیح می دهم همین الان در خانه باشم.
  8. من ترجیح می دهم ثروتمند باشم تا فقیر.

 

قرار دادن “rather” در ابتدای جمله معمول است:

  1. Rather than complain about how bad this is, why don’t you do something to fix it?
  2. Rather than do what everyone else is doing, why don’t you do something different?
  3. Rather than going out tonight, they’re going to stay at home.
  1. به جای شکایت از این که چقدر بد است، چرا کاری برای رفع آن انجام نمی دهید؟
  2. به جای انجام کاری که دیگران انجام می دهند، چرا کاری متفاوت انجام نمی دهید؟
  3. به جای بیرون رفتن امشب، آنها در خانه خواهند ماند.

 

همچنین می توانید از “rather” به عنوان جایگزین قید “very” استفاده کنید. این در انگلیسی بریتانیایی محبوب‌تر است، اما در انگلیسی آمریکایی نیز شنیده می‌شود:

  1. She looks rather pleased with herself.
  2. This situation is rather difficult.
  3. That was a rather exciting experience.
  4. I found that book to be rather boring.
  1. او نسبتاً از خودش راضی به نظر می رسد.
  2. این وضعیت نسبتاً دشوار است.
  3. این یک تجربه نسبتاً هیجان انگیز بود.
  4. من آن کتاب را نسبتاً خسته کننده یافتم.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b