Meaning and usage of quiet word
What is definition, meaning and usage of word quiet

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Quiet به فارسی با مثالهای کاربردی

quiet “ساکت”: شخص یا چیزی که صدای زیادی تولید نمی کند. این کلمه شبیه کلمه silent “ساکت” است.

در این جملات “آرام” یک اسم است:

  1. I need some peace and quiet.
  2. The hotel promises peace and quiet for its guests.
  3. The quiet of the night allowed everyone a good night’s rest.
  4. We need some quiet here.
  1. به آرامش و سکوت نیاز دارم
  2. این هتل نوید آرامش و سکوت را برای مهمانان خود می دهد.
  3. سکوت شب به همه اجازه استراحت شبانه خوبی می داد.
  4. ما اینجا به آرامش نیاز داریم

 

کلمه “quiet” اغلب به عنوان یک صفت استفاده می شود:

  1. This is a quiet neighborhood.
  2. The store has been quiet all day. (quiet = low business activity)
  3. We’re looking for a place that’s quiet.
  4. Try to keep quiet. Don’t tell anyone what I said.
  5. Keep quiet.
  6. They have to be quiet in the library.
  7. Be quiet!
  1. این محله آرام است.
  2. فروشگاه تمام روز خلوت بوده است. (quiet = فعالیت تجاری کم)
  3. ما به دنبال مکانی هستیم که ساکت باشد.
  4. سعی کن ساکت بمونی چیزی که گفتم به کسی نگو
  5. ساکت باش
  6. آنها باید در کتابخانه ساکت باشند.
  7. ساکت باش!

 

می توانید از این کلمه به عنوان فعل نیز استفاده کنید:

  1. Quiet!
  2. Quiet, please.
  3. Quiet down.
  1. ساکت!
  2. ساکت باش لطفا
  3. ساکت باش

 

با اضافه کردن یک پایان “ly”، قید “quietly” تشکیل می شود:

  1. She quietly left the room.
  2. They’re working very quietly.
  3. The company quickly and quietly went out of business.
  4. He died quietly in his sleep.
  1. او بی سر و صدا از اتاق خارج شد.
  2. خیلی بی سر و صدا کار می کنند
  3. شرکت به سرعت و بی سر و صدا از کار افتاد.
  4. او بی سر و صدا در خواب مرد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.