معنی کلمه Prosper به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Prosper به فارسی با مثالهای کاربردی

To prosper این است که از نظر مالی خوب عمل کنید یا به روش دیگری که ثروت را جمع آوری کند، به هر شکلی که این ثروت ممکن است داشته باشد.

1. Natalie has prospered following her graduation from college with a degree in engineering.
2. Ted is prospering as a real estate agent.
3. My Egyptian friend, Abdi, is prospering as the owner of over 100 camels.
4. People who work hard enough generally prosper.
5. Cheaters never prosper. (This is a popular expression. It means that people who cheat can never really claim to be successful.)

1. ناتالی پس از فارغ التحصیلی از کالج با مدرک مهندسی پیشرفت کرده است.
2. تد به عنوان یک مشاور املاک و مستغلات در حال پیشرفت است.
3. دوست مصری من، عبدی، به عنوان صاحب بیش از 100 شتر در حال پیشرفت است.
4. افرادی که به اندازه کافی سخت کار می کنند معمولاً موفق می شوند.
5. متقلب ها هرگز موفق نمی شوند. (این یک عبارت رایج است. به این معنی است که افرادی که تقلب می کنند هرگز نمی توانند واقعاً ادعا کنند که موفق هستند.)

کلمه prosperity «کامیابی» یک اسم است:

1. Prosperity comes to those who are willing to work hard.
2. People work hard to achieve prosperity for themselves and others.
3. A country measures its prosperity by its gross domestic product or GDP.
4. Some people measure their prosperity by how many children they have.
5. We live in an age when prosperity can be enjoyed by an increasing percentage of people worldwide.

1. سعادت نصیب کسانی می شود که مایلند سخت کار کنند.
2. مردم سخت کار می کنند تا برای خود و دیگران به رفاه برسند.
3. یک کشور رفاه خود را با تولید ناخالص داخلی یا تولید ناخالص داخلی می سنجد.
4. برخی افراد رفاه خود را با تعداد فرزندانشان می سنجند.
5. ما در عصری زندگی می کنیم که درصد فزاینده ای از مردم در سراسر جهان می توانند از رفاه برخوردار شوند.

یک شخص یا یک چیز را می توان با استفاده از صفت های “prosperous” یا “prospering” توصیف کرد.

1. Norway is a prosperous nation.
2. Amazon is a very prosperous company.
3. Many prospering new businesses have some connection to information technology.
4. I wish for you a prosperous life.

1. نروژ کشوری مرفه است.
2. آمازون یک شرکت بسیار پررونق است.
3. بسیاری از کسب و کارهای جدید که در حال رونق هستند، ارتباطی با فناوری اطلاعات دارند.
4. برای شما آرزوی زندگی پرباری دارم.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.