Meaning and usage of press word
What is definition, meaning and usage of word press

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Press به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “press” معمولاً حرکت ملایم قرار دادن انگشت روی یا روی چیزی و فشار دادن آن را توصیف می کند.

  1. He’s pressing a button on the machine.
  1. او دکمه ای را روی دستگاه فشار می دهد.

 

گاهی اوقات از کلمه “press” برای توصیف عمل استفاده از اتو استفاده می کنیم:

  1. My pants are wrinkled. They need to be pressed.
  1. شلوارم چروک شده آنها باید تحت فشار قرار گیرند.

 

“press” همچنین به معنای تحت تأثیر قرار دادن یا تحت فشار قرار دادن شخص برای انجام کاری است:

  1. She’s pressing him to sign the contract.
  1. او را تحت فشار قرار می دهد تا قرارداد را امضا کند.

 

وقتی کلمه “press” به عنوان اسم استفاده می شود، به تجارت روزنامه نگاری، به ویژه روزنامه ها اشاره دارد.

  1. There was a story in the press yesterday about tax cuts given to billionaires.
  1. دیروز خبری در مطبوعات در مورد کاهش مالیات به میلیاردرها منتشر شد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b