بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Position به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “position” مشابه کلمات “arrange” و “situation” است. میتوانید از این کلمه برای توصیف ظاهر چیزی در رابطه با چیزهای دیگر استفاده کنید. ما همچنین از کلمه “position” به عنوان جایگزین کلمه “job” استفاده می کنیم.
- There’s a position opening up in the finance department. (This means someone is leaving that job and now it’s available.)
- Sherri got a new position at the company where she works.
- We haven’t filled the position yet. (fill the position = find the right person for the job.)
- Several new positions have been created as the company continues to expand.
- What position does he play on the team?
- Some people say that the goalie has the most important position on a hockey team.
- From this position we can see everything. (We’re very high up and have a good view.)
- The army has located the enemy’s position. (This is the location of a soldier or soldiers.)
- You’re putting me in an awkward position. (This is a common expression. It means that I’m not comfortable with a situation.)
- This is a terrible position to be in. (This is a bad situation.)
- What position do you sleep in? Do you sleep on your back?
- She’s sitting in a lotus position.
- یک موقعیت در بخش مالی باز شده است. (این بدان معناست که شخصی آن شغل را ترک می کند و اکنون در دسترس است.)
- شری موقعیت جدیدی در شرکتی که در آن کار می کند به دست آورد.
- ما هنوز موقعیت را پر نکردیم. (fill the position = پیدا کردن فرد مناسب برای کار.)
- با ادامه گسترش شرکت، چندین موقعیت جدید ایجاد شده است.
- او در چه پستی در تیم بازی می کند؟
- برخی می گویند که دروازه بان مهم ترین موقعیت را در یک تیم هاکی دارد.
- از این موقعیت می توانیم همه چیز را ببینیم. (ما خیلی بالا هستیم و دید خوبی داریم.)
- ارتش موقعیت دشمن را مشخص کرده است. (این محل یک سرباز یا سرباز است.)
- شما مرا در موقعیت ناخوشایندی قرار می دهید. (این یک عبارت رایج است. به این معنی است که من با یک موقعیت راحت نیستم.)
- این موقعیت وحشتناکی است. (این وضعیت بدی است.)
- در چه وضعیتی می خوابید؟ به پشت می خوابی؟
- او در وضعیت نیلوفر آبی نشسته است.
در این جملات position یک فعل است:
- Vladimir positioned himself to become president. (He created the situation for it to happen.)
- Clara is positioning herself to take on new responsibilities at work.
- Photographers know how to position a camera for the best shot. (shot = photo or video)
- ولادیمیر خود را به عنوان رئیس جمهور معرفی کرد. (او شرایط را برای این اتفاق ایجاد کرد.)
- کلارا در موقعیتی قرار می گیرد که مسئولیت های جدیدی را در محل کار بر عهده بگیرد.
- عکاسان می دانند که چگونه دوربین را برای بهترین عکس قرار دهند. (shot = عکس یا فیلم)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.