Meaning and usage of personal word
What is definition, meaning and usage of word personal

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Personal به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگامی که به خدمات و چیزهایی که یک شخص مالک یا استفاده می کند ، از کلمه personal “شخصی” استفاده می کنیم. برای ویژگی های فردی خود از “personal” استفاده می کنیم.

  1. What are some of your personal strengths?
  2. What do you do to work on your personal development?
  3. Personal growth comes from participation in many different experiences.
  4. Mathilda contacted a personal injury lawyer following a car accident.
  5. People express their personal opinions in newspaper editorials and on the internet.
  6. Warren has a personal assistant who helps him take care of daily tasks.
  7. Warren also has his own personal chef. He’s very rich.
  1. برخی از نقاط قوت شخصی شما چیست؟
  2. برای پیشرفت شخصی خود چه کار می کنید؟
  3. رشد شخصی از مشارکت در بسیاری از تجربیات مختلف ناشی می شود.
  4. ماتیلدا پس از تصادف با یک وکیل آسیب های شخصی تماس گرفت.
  5. مردم نظرات شخصی خود را در سرمقاله روزنامه ها و در اینترنت بیان می کنند.
  6. وارن یک دستیار شخصی دارد که به او کمک می کند تا کارهای روزانه را انجام دهد.
  7. وارن همچنین سرآشپز شخصی خود را دارد. او بسیار ثروتمند است

 

ما همچنین هنگام صحبت در مورد حریم خصوصی یا علاقه شخصی یک شخص از “personal” استفاده می کنیم.

  1. Victor has a lot of personal problems.
  2. This is personal. I don’t want to talk about it.
  3. This matter is personal to me. It’s not about money.
  1. ویکتور مشکلات شخصی زیادی دارد.
  2. این شخصی است. من نمی خواهم در مورد آن صحبت کنم.
  3. این موضوع برای من شخصی است. این در مورد پول نیست.

 

کلمه “personally” یک قید است. اغلب در پاسخ به موقعیت‌هایی که شامل بیان ایده‌ها و نظرات است استفاده می‌شود.

  1. Please don’t take this personally, but I think you have made a mistake.
  2. Roger hoped his criticism of his friend’s opinion on climate change wasn’t taken personally.
  3. Regina said that she was personally offended by the comments made by her neighbor.
  4. This is personally offensive to me.
  1. لطفا این را شخصی نگیرید، اما فکر می کنم شما اشتباه کرده اید.
  2. راجر امیدوار بود انتقاد او از نظر دوستش در مورد تغییرات آب و هوایی شخصاً گرفته نشود.
  3. رجینا گفت که او شخصاً از نظرات همسایه خود آزرده خاطر شده است.
  4. این به شخصه برای من توهین آمیز است.

 

کلمه “personalized” یک صفت است. وقتی چیزی شخصی‌سازی می‌شود، فقط برای یک فرد یا گروه سفارشی شده یا ساخته شده است.

  1. Personalized Christmas ornaments are very popular gifts.
  2. Many baby gifts are personalized with the name of the baby on the gift.
  3. Personalized t-shirts are made for sports teams and other organizations to create a sense of unity.
  1. زیور آلات کریسمس شخصی هدایایی بسیار محبوب هستند.
  2. بسیاری از هدایای کودک با نام کودک روی هدیه شخصی سازی شده است.
  3. تی شرت های شخصی سازی شده برای تیم های ورزشی و سایر سازمان ها ساخته شده اند تا حس وحدت ایجاد کنند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.