بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Park به فارسی با مثالهای کاربردی
park “پارک” مکانی است که در آن طبیعت حفظ می شود یا مکانی برای تفریح و سرگرمی است.
- We went to the park and had a picnic.
- The state parks in Wisconsin are a great place to camp.
- National parks in the United States are among the country’s greatest assets.
- A game park is a place where hunters can hunt and kill animals.
- Children love the park in our neighborhood because it has new playground equipment.
- It’s fun to go to a ballpark to watch a baseball game.
- رفتیم پارک و پیک نیک گرفتیم.
- پارک های ایالتی در ویسکانسین مکان عالی برای کمپ هستند.
- پارک های ملی در ایالات متحده یکی از بزرگترین دارایی های این کشور هستند.
- پارک بازی مکانی است که شکارچیان می توانند حیوانات را شکار کرده و بکشند.
- بچه ها پارک محله ما را دوست دارند چون وسایل بازی جدید دارد.
- رفتن به محوطه توپ برای تماشای بازی بیسبال لذت بخش است.
هنگامی که به عنوان یک فعل استفاده می شود، کلمه “park” به معنای قرار دادن ماشین یا وسیله نقلیه دیگر در مکانی برای ذخیره سازی یا استفاده در آینده است.
ساده | گذشته | فعل ماضی |
park
پارک کردن |
parked
پارک کرد |
parked
پارک کرده |
- Park the car in the garage.
- We parked our car on the street at a parking meter.
- The city doesn’t allow parking on this side of the street. (The word “parking” is a gerund in this sentence.)
- Several cars were parked in no parking zones and were towed away.
- ماشین را در گاراژ پارک کنید.
- ماشینمان را در خیابان در پارکومتر پارک کردیم.
- شهر اجازه پارک در این سمت خیابان را نمی دهد. (کلمه “parking” در این جمله یک جرون است.)
- چندین خودرو در منطقه بدون پارکینگ پارک شده و با یدک کش دور شدند.
چند راه دیگر برای استفاده از کلمه “park” وجود دارد.
- John decided to park his cash in a bank account. (To park cash or other assets is to put it somewhere for future use.)
- Be sure to put the gear shift into park before you shut off the car. (Park is a stationary position for a car.)
- Oscar and Louise parked themselves at a table by the buffet and stayed there for hours. (To park oneself is to remain in a location.)
- Roger hit the ball out of the park with his presentation. (This is a baseball reference.To hit the ball of the park is to do very well at something. )
- جان تصمیم گرفت پول نقد خود را در یک حساب بانکی پارک کند. (To park cash or other assets قرار دادن آن در جایی برای استفاده در آینده است.)
- حتما قبل از خاموش کردن ماشین، تعویض دنده را در پارک قرار دهید. (park یک موقعیت ثابت برای ماشین است.)
- اسکار و لوئیز خود را پشت میزی کنار بوفه پارک کردند و ساعت ها آنجا ماندند. (To park oneself باید در مکانی بماند.)
راجر با ارائه خود توپ را از پارک بیرون زد. (این یک مرجع بیسبال است. To hit the ball of the park انجام دادن خیلی خوب در کاری است )
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.